گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد داستان کوتاه محبوس | Cãlypso کاربر انجمن یک رمان

[سالخورده و گربه اش]

عنوان داستان: محبوس
نویسنده: پریچهر صادقی
سطح: حرفه‌ای
ژانر: #اجتماعی #درام

خلاصه:
«پدر دوباره به زندگی بازمی‌گردد»
پیشخدمت جوان کافه، پس از فوت پدرش، گرفتار غم و سردرگمی شدید می‌شود. هنگامی که او کیف پولی را زیر میز شماره‌ی «۹» پیدا می‌کند، با دیدن محتویات آن که شامل قطعه عکسی از دختری در کنار پدرش است، خود را ملزم به برگرداندن کیف به صاحبش می‌کند.

برای مطالعه:
←محبوس→​

 

[.REIHANEH.]

سلام به نویسنده عزیز خسته نباشید
جهت دوره هشتم هم خوانی
عنوانش خوب بود. نوع قلم رو هم خیلی دوست داشتم.
توصیفات محشر بود خیلی خلاقانه و زیبا بود واقعا لذت بردم.
اوایل داستان یه کم برام گیج کننده بود ولی بعدش رفع شد.
درکل خیلی خوب بود. موفق باشید

 

[سالخورده و گربه اش]

سلام به نویسنده عزیز خسته نباشید
جهت دوره هشتم هم خوانی
عنوانش خوب بود. نوع قلم رو هم خیلی دوست داشتم.
توصیفات محشر بود خیلی خلاقانه و زیبا بود واقعا لذت بردم.
اوایل داستان یه کم برام گیج کننده بود ولی بعدش رفع شد.
درکل خیلی خوب بود. موفق باشید

مچکرم از صرف وقتتون.
همچنین❁

 

[Z.MOSLEH❁]

سلام نویسنده‌ی عزیز
داستانتون واقعاً خیلی زیبا بود؛ همه چیز رو به اندازه داشت و تک‌تکِ کلمات، زیبایی خاصی به رمان داده بودن. دیالوگ‌هاتون بسی زیبا و دوست داشتنی بود؛ به خصوص اون‌جایی که برف‌آب با سلاله راجع به مرگ صحبت می‌کرد. اثر فوق‌العاده‌ای بود و از مطالعه‌ش لذت بردم.
قلمتون مانا

 

[Lu^na☆]

سلام خسته نباشید!
داستان همه چیز تمام بود. هم اسمش مناسب انتخاب شد و هم توصیفات به اندازه بود. کلمات به خوبی کنار هم چیده شدن و در کل عالی بود.
قلمتون خیلی خوبه! موفق باشید

 

[Ailar_D]

عرض سلام خسته نباشید خدمت پریچهر جان خوش قلم!
حقیقتا من از خوندن داستان خیلی لذت بردم.
نوع نگارش، منسجم بودن متن، شخصیت پردازی و توصیفات من رو در داستان غرق کردند.
ایراد خاصی به چشم نخورد فقط درمورد دوستان شخصیت اصلی یا برف آب باید بگم چون بی هیچ مقدمه ای تعداد تقریبا زیادی رو وارد داستان کردید من به شخصه کمی در این قسمت گیج شدم و فرصت شناخت کافی ازشون رو نداشتم؛ اما به هر حال شخصیت پردازی به خوبی صورت گرفته بود به طوری که تقریبا همه ی اعضا رفتار منحصر به فردی داشتند. توصیه ی من به نویسنده ی عزیز این هست که در این قسمت بیشتر کار کنند.
یک نکته ی دیگه به چشمم اومد شروع داستان بود که با توصیف میزی که آغشته به خون بود، شروع شد. من کنجکاو شدم در مورد این قسمت؛ آیا قراره در ادامه به این بخش هم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[N.Karevan❀]

Cãlypso
پریچهر عزیزم، سلام و خسته نباشید بهت میگم بابت داستان زیبایی که خلق کردی.
محبوس از دست عناوین تک کلمه‌ای با گیرایی و جذابیت بالا، و مطابق با احساسات و زندگی برف‌آب انتخاب کاملا مناسبی بود. توصیفات دقیق خصوصا حالات، عصبانیت کلافگی به خوبی لمس می‌شد. فضاسازی مکان تولد، محل استراحت، لکه‌های قهوه روی پیراهن، موهای مشکی و فرق باز شخصیت داستان، قد کوتاه سلاله همگی از موارد موندگار و به جا در داستان بودند. یک نکته‌ی مهمی که وجود داشت در ابتدا تشخیص و گاهاً گنگی یک شخصیت بود که دقیق اشاره نشده بود به چه کسی پرداخته میشه در ادامه این سیر بهتر شده ولی در ابتدای ورود شخصیت‌ها خصوصا با توجه به اینکه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Ftm.gh]

نقد گروه همخوانی

سلام نویسنده عزیز.
داستانتون از همه نظر عالی بود.
انتخاب ژانر ها درست بود.
فضاسازی و شخصیت پردازی درست بود.
موفق باشید.

 

[Mahsa_rad]

سلام پریچهر عزیزم♡
برای نقد همگانی مطالعه می‌کردم گویا ۱۰ پارت داستانت رو ماه‌ها قبل مطالعه کرده بودم. دست آخر مجدد مطالعه کرده و ۸ پارت آخر از داستان زیبات رو خوندم.
ضمن اینکه قلم عالی‌ای داری، حس‌آمیزی بسیار قوی رو واجد هستی.
بسیار خرسند شدم از خوندن دوباره‌ی "محبوس"
نام رمان بسیار جذب کننده بود.
فضا سازی، حس‌آمیزی و پیرنگ بسیار قشنگی داشت.
جایِ حرفی باقی نمی‌مونه.

موفق باشی خوش قلم♡