نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

ادامه بدم؟


  • مجموع رای دهندگان
    12

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #141
عشق
باید حالت را دگرگون کند
باید دلیلی باشد
برای تغییرَت،برای اتفاقاتِ خوب
عشق باید
آنقدر حالت را خوب کند
که انگار روی پیشانیَت نوشته اند
فلانی عاشق است
اگر دیدی
کلافه ایی، حالت خوش نیست
پژمرده شدی
فاتحه اش را بخوان
عین شین قاف
اگر واقعی باشد
شیرین ترين حسِ دنیاست

#سحر_آرمون
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #142
می گفت
اگر دوستم داری
ثابت کن
قسم بخور...
چشم هایش را بوسیدم و گفتم
به همین برکت قسم!
#پوریا_نبی_پور
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #143
در هوای گرم این روزها ،
فکر کردن به تو
نسیم خنکی است ؛
که دنیایم را نوازش میدهد ...!


#علی_سلطانی
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #144
نازنینم!
می‌دانم که می‌دانی چقدر دوستت دارم
می‌دانی که می‌دانم چه اندازه جوانی ات را دوست داری
بگذار سال‌هایمان بگذرد نازنین
چین و چروک صورتت که زیاد شود
خواهی‌ دید چقدر پیری ات را بیشتر دوست دارم

قسم به عشق در تداوم و تداوم در عشق

#نیکی_فیروزکوهی
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #145
تو گلها را آب میدهی
و من حسودی ام میشود
به پروانه ای که برای بوییدن تو
گلهای روسری ات را بهانه کرده است

#رضا_باقری_فرد
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #146
بر نیمکتی چوبی نشسته ام
و به رفت و آمد آدم ها نگاه می کنم
مثل زنی که برای ادامه راه خستگی در می کند
مثل پیرمردی که دوران کهنسالی اش را سپری می کند
مثل کسی که می خواهد زمان را تلف کند.
مثل ...
هزارتا مثل ...
اما هیچکس نمی داند
در سطر اول این شعر
من چقدر منتظر آمدنت بوده ام

#شهریار_بهروز
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #147

گفتم : از حرفام نرنجیدی؟
گفت : نه!
گفتم : ولی هر کی بود یه چیزی بهم میگفت!
گفت : مادرم انسولین میزنه، اوایل خیلی دردش میگرفت،بعدش کمتر شد!
حالا هر وقت سوزنو تو پوستش فرو میکنه، فقط میخنده.
الان منم اونطوری ام...!

#حمید_جدیدی
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #148
امروز
عجیب هوایِ آغوش داشتم
می خواستم
که گم شوم در بازوانِی
که می فهمد معنیِ بغضم را ...

|عادل دانتیسم|
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #149
اصلاً
مهم نيست
تو چند ساله باشي
من همسن و سال تو هستم
مهم نيست
خانه‌ات کجا باشد
براي يافتنت کافي است

چشم‌هايم را ببندم
خلاصه بگويم
حالا
هر قفلي که مي‌خواهد
به درگاه خانه‌ات باشد
عشق پيچکي است
که ديوار نمي‌شناسد...

|گروس عبدالملکيان|
 
امضا : Najva❁

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,174
پسندها
36,602
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
  • #150
روزها پُر و خالی می‌شوند ...!

مثلِ فنجان‌هایِ چای ،
در کافه‌هایِ بعد از ظهر ...!

اما ،
هیچ اتفاقِ خاصی نمی‌افتد ...!

اینکه مثلاً تو ناگهان ،
در آن سوی میز نشسته باشی ...!

|رسول یونان|
 
امضا : Najva❁

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا