متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

زنگ تفریح|مدرسه یک رمان

  • نویسنده موضوع مَه گل
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 56
  • بازدیدها 2,452
  • کاربران تگ شده هیچ

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
531
پسندها
14,308
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #21
و بزرگترین تقلبم
سر امتحان ترم نوبت اول ریاضی هشتم
زنگ زدیم به فامیل مادرم که استاد دانشگاه بود از اون جوابا رو گرفتم! نصف از اون می‌گرفتم نصف از دوست های یکسال بزرگترم
اصن یه وضع عجیب و غریبی!
آخرم بیست شدم :672:
 
امضا : Lu^na☆

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #22
این شانس نیست معجزه‌ست
من طفل معصوم یک‌بار رفیق صميميم برای امتحان ترم فیزیک خونه نبود و حتی خانواده ش نمی‌دونستن امتحان داره همه رووو من براش نوشتم =_= دستم رسما خورد شد( ما تو هشتم و نهم فیزیک داریم )
بعد جالب اونجا بود که خودمم از یکی دیگه می‌دیدم
این معجزه‌ها نتیجه‌ی یک عمر تحصیل صادقانه است:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:من اینقدر همیشه از تقلب متنفر بودم که سال نهم معلم علومم می خواست توی ازمایشگاه امتحان بگیره بعد جا نداشت به اندازه‌ی کافی، یه دیوار سنگی بود که ازمایشگاه و جدا میکرد به من گفت برو اونجا امتحان بده اونم با کیفم و من حتی یک نقطه تقلب نکردم:145:اینقدر بهم اعتماد داشتن:190:
 
امضا : AYDA HOSSINY

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
531
پسندها
14,308
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #23
این معجزه‌ها نتیجه‌ی یک عمر تحصیل صادقانه است:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:من اینقدر همیشه از تقلب متنفر بودم که سال نهم معلم علومم می خواست توی ازمایشگاه امتحان بگیره بعد جا نداشت به اندازه‌ی کافی، یه دیوار سنگی بود که ازمایشگاه و جدا میکرد به من گفت برو اونجا امتحان بده اونم با کیفم و من حتی یک نقطه تقلب نکردم:145:اینقدر بهم اعتماد داشتن:190:
خدا شاگرد هایی مثل تو را زیاد کند الهی!
منم بچه مثبت بودما نمی‌دونم اصن این همه تقلب از کجا اومده:662995-13d2b18d8733d28eeebeb93ce3604071:
یکبارم با دفتر نکته رفتم سر امتحان حضوری قصد تقلب نداشتما ولی خب... یه جا خیلی الکی داشت نمره ام کم می‌شد گفتم نگاه کنم
یعنی با یک بدبختی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Lu^na☆

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #24
خدا شاگرد هایی مثل تو را زیاد کند الهی!
منم بچه مثبت بودما نمی‌دونم اصن این همه تقلب از کجا اومده:662995-13d2b18d8733d28eeebeb93ce3604071:
یکبارم با دفتر نکته رفتم سر امتحان حضوری قصد تقلب نداشتما ولی خب... یه جا خیلی الکی داشت نمره ام کم می‌شد گفتم نگاه کنم
یعنی با یک بدبختی دفتر رو باز کردم دوساعت دنبال اون صفحه گشتم و درآخر... شکست عشقی خوردم! اونی که میخواستم تو دفتر نبود
من یه بار سال دهم اینا بود گمونم امتحان جغرافیا داشتیم کلاسورم زیر دستم بود داخل برگه‌های کوچیک کوچیک خلاصه نویسی کرده بودم ولی نه انصافا برای تقلب عادتم بود گفتم کلاسورم و باز می کنم یه نگاه می کنم می نویسم فکر کنم جغرافیای نوبت اول هم بود جواب‌ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AYDA HOSSINY

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,651
پسندها
13,043
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
  • #25
شماها چنقده خلاقید
من سر دیکته زبان کلمه‌ها رو نوشته توی جامدادیم، وقتی دیکته رو گف، هرچی گشتم تقلب‌ها رو گیر نیاوردمN_730n (3).gif
 

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #26
من سال نهم امتحان‌های نوبت دوم که حضوری بود عادت داشتم نکات و خلاصه نویسی کنم تا صبح امتحان بخونمشون اقا بعد ما کیف و کتاب و اینا نمی بردیم که فقط یه خودکار بود خلاصه نویسی‌ها هم می ذاشتم توی جیبم حد فاصل اینکه همه بشینن روی صندلی و اینا میخوندم بعد پاره می کردم می ریختم سطح اشغال نگم براتون که یه امتحان سر جلسه دست کردم توی جیبم دیدم خلاصه نویسی‌هام هنوز اونجاست و یادم رفته پارشون کنم. مدیرمون سختگیر بود مثل چی مطمئن بودم اگه بفهمن سه تا امتحانم و صفر میدن از شدت استرس به فنا رفتم تا امتحان تموم شد. اینقدر استرس داشتم که اگه تقلب می کردم بعید می دونم اینقدر استرس می گرفتتم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : AYDA HOSSINY

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • #27
چگونه تقلب کنیم:

1631033630926.png
 
امضا : زَرِآ

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #28
شماها چنقده خلاقید
من سر دیکته زبان کلمه‌ها رو نوشته توی جامدادیم، وقتی دیکته رو گف، هرچی گشتم تقلب‌ها رو گیر نیاوردممشاهده فایل‌پیوست 457282
یه معلم عربی و دینی داشتیم سال هفتم خیلی سختگیر بود، سر جلسه‌های امتحانش به فنا میرفتی، هیچی هیچی حق نداشتیدبذاری زیر دستت فقط یه خودکار می اومد روی تک تک صندلی‌ها و دیوارا هم چک می کرد تقلب ننوشته باشیم از غلطگیر و اینا هم حق نداشتیم استفاده کنیم مثل چی هم بین همه‌ی ردیف‌ها مراقبت می کرد کسی چشمش چپ نچرخه، صندلی‌ها رو همه روی خط کاشی‌های روی زمین ردیف می کرد یکیش یک سانت عقب و جلو نباشه خلاصه در این حد سختگیر بود بعد من سال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AYDA HOSSINY

AMIIRALI

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,374
پسندها
11,903
امتیازها
53,073
مدال‌ها
18
  • #29
تو عمرم تا حالا تقلب نکردم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
mehrabi83 mehrabi83
بیا از خاطرات گهربارت بگو:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • #30
یه معلم عربی و دینی داشتیم سال هفتم خیلی سختگیر بود، سر جلسه‌های امتحانش به فنا میرفتی، هیچی هیچی حق نداشتیدبذاری زیر دستت فقط یه خودکار می اومد روی تک تک صندلی‌ها و دیوارا هم چک می کرد تقلب ننوشته باشیم از غلطگیر و اینا هم حق نداشتیم استفاده کنیم مثل چی هم بین همه‌ی ردیف‌ها مراقبت می کرد کسی چشمش چپ نچرخه، صندلی‌ها رو همه روی خط کاشی‌های روی زمین ردیف می کرد یکیش یک سانت عقب و جلو نباشه خلاصه در این حد سختگیر بود بعد من سال هفتم خیلی خیلی بچه مثبت بودم نمی فهمیدم این همه سختگیری برای چیه حتی به فکرمم نمیرسید کسی با همچین روش‌هایی تقلب کنه:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:ته تقلب توی ذهنم نگاه کردن از روی برگه‌ی کناردستی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : زَرِآ

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا