زنگ تفریح زنگ تفریح|مدرسه یک رمان

AYDA HOSSINY · 7/9/21

sibel_evil گفت
وای ماهم ی معلم عربی داشیم سال هفتم هشتم
نهم نتونسم بیاد زاییده بود
دقیقااااا عینهو معلم خودت
دقیقاااااا ینی
یبار دو نفر کنار هم نشسته بودن تقلب کردن
با گام هایی استوار و محکم دویید طرفشون
ببین دوییدا
بعد برگهارو پاره کرد خیلی زیبا
معلمه جوری بود ک وختی از پلها میومد بالا انگار گذاشیش تو 3*

عه دقیقا معلم ماهم سال نهم از مدرسه رفته بود، گاد چقدر دوستش داشتم.

mehrabi83 · 7/9/21

ASHVAN._.pd گفت
تو عمرم تا حالا تقلب نکردم
mehrabi83
بیا از خاطرات گهربارت بگو

من که رو کردم چنتاشو :973:

ولی چون تو خیلی پاستوریزه‌ای یکی ازون قشنگاشم جا تو میگم... :219:

امتحان ترم اول نهم بود
بعد از یه تعطیلی بود و دوستم برای یسری کارا با خانوادش رفته بودن خارج و کلا هیچی برای اون امتحان نخونده بود
منم روی یکی از چک نویسام همه‌ی جوابارو واو به واو نوشتم و اونم صندلی‌ش توی سالن جلوتر از من بود چون من به خاطر فامیلم ته سالن بودم.
خلاصه در حین عبور از کنارش برگه رو براش انداختم و مجبور شدم وسط امتحان هم پاشم که اونم وقت کنه جوابارو...

زَرِآ · 7/9/21

Ayda2283 گفت
عه دقیقا معلم ماهم سال نهم از مدرسه رفته بود، گاد چقدر دوستش داشتم.

منم معلممونو دوسش داشتم خیلی خوبم درس میداد
جاش ی مرده اومد شد معلممون
مهربون و باحال بود ولی اصلا حال نمکردم با درس دادنش
سال نهم سه تا معلم مرد داشیم با یکیش خیلی اوکی بودم
هنوزم هسم تا ی جا گیر میکنم بهش پیم میدم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

زَرِآ · 7/9/21

mehrabi83 گفت
من که رو کردم چنتاشو
ولی چون تو خیلی پاستوریزه‌ای یکی ازون قشنگاشم جا تو میگم...
امتحان ترم اول نهم بود
بعد از یه تعطیلی بود و دوستم برای یسری کارا با خانوادش رفته بودن خارج و کلا هیچی برای اون امتحان نخونده بود
منم روی یکی از چک نویسام همه‌ی جوابارو واو به واو نوشتم و اونم صندلی‌ش توی سالن جلوتر از من بود چون من به خاطر فامیلم ته سالن بودم.
خلاصه در حین عبور از کنارش برگه رو براش انداختم و مجبور شدم وسط امتحان هم پاشم که اونم وقت کنه جوابارو بنویسه

چ باکلاس رفیقات خارج میرن من هنوز از گیلان خارج نشدم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

Lili.Da · 7/9/21

والا من تقلب کردن بلد نیستم
یا صفر میشم یا قبول میشم
:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

بیشتر بقیه از من تقلب میخواستن
همونم بلد نبودم تقلب برسونم

AMIIRALI · 7/9/21

mehrabi83 گفت
من که رو کردم چنتاشو
ولی چون تو خیلی پاستوریزه‌ای یکی ازون قشنگاشم جا تو میگم...
امتحان ترم اول نهم بود
بعد از یه تعطیلی بود و دوستم برای یسری کارا با خانوادش رفته بودن خارج و کلا هیچی برای اون امتحان نخونده بود
منم روی یکی از چک نویسام همه‌ی جوابارو واو به واو نوشتم و اونم صندلی‌ش توی سالن جلوتر از من بود چون من به خاطر فامیلم ته سالن بودم.
خلاصه در حین عبور از کنارش برگه رو براش انداختم و مجبور شدم وسط امتحان هم پاشم که اونم وقت کنه جوابارو بنویسه

لعنت بهت
من خودم همیشه میز آخر بودم همیشه هم یه چند تا خودشیرین کنار می‌نشستن که لو...

زَرِآ · 7/9/21

sibel_evil گفت
برای امتحانات نوبت دوم دهم که مجازی بود
و همچنین هر دو نوبت یازدهم و امتحانای کلاسیم
من دست ب دامان H.MALLAHI بودم
یه تشکریم بکنم ازت
و همچنین چقدر من نازگل رو اذیت کردم برای امتحانات کلاسی یازدهمم SHANLEY

Sama_Shams سمارو یادم رفت
امتحانای فیزیک ریاضی شیمی من دست به دامن سما بودم
تنکیو :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:

mehrabi83 · 7/9/21

ASHVAN._.pd گفت
لعنت بهت
من خودم همیشه میز آخر بودم همیشه هم یه چند تا خودشیرین کنار می‌نشستن که لو می‌دادن
ولی سال دهم کلاسای آزمایشگاه دو تا کلاس دهم رو با هم برگزار می‌کردن یعنی کلاً پنجاه شصت نفرو میذاشتن توی آزمایشگاه با یه معلمکلاس مخالفمون همیشه از اون پایه ها همه خفنا جمع شده بودن تو اون کلاس بعد دو نفر بودن از داخلشون ورقه های امتحانی رو جا به جا کردن این واسه اون می‌نوشت اون یکی هم واسه اینیعد که میخواستن برگه هارو به هم بدن دبیر دیدشون گفت شما دارین برگه رد و بدل می‌کنید؟ بعد طرف گفت آقا به مولا برگه‌اش افتاد...

AMIIRALI · 7/9/21

mehrabi83 گفت
کاغذ رد و بدل کردن برگه دو خط میشه معلما میفهمن
#آموزش‌های_تقلب
وای یعنی جا داره کلاستونو آتیش بزنن قشنگ

#مهرای_متقلب
لعنتی چقدرم تجربه داره
خداروشکر دیگه دانش آموز نیستم
رفیق خودم تو نمونه دولتی سر امتحانای پایانی که توی کرونا بودن موبایل میبرد سرچ میزد:/ بخاطر کرونا کیف و جیباشونو چک نمیکردن

mehrabi83 · 7/9/21

ASHVAN._.pd گفت
#مهرای_متقلب
لعنتی چقدرم تجربه داره
خداروشکر دیگه دانش آموز نیستم
رفیق خودم تو نمونه دولتی سر امتحانای پایانی که توی کرونا بودن موبایل میبرد سرچ میزد:/ بخاطر کرونا کیف و جیباشونو چک نمیکردن

این موهای من تو آسیاب سفید نشدن :973:

آخ گفتی گوشی
اینم یه خاطره خفن از یکی دوستامه...
سال هفتم بود و امتحان ادبیات( فکرکنم مستمر بود)
اون زمان هنوز با اکیپ ما دوست نبود و جزو بچه‌های مثبت کلاس بود مثلا :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:

این بشر با خودش گوشی داشت حالا بماند کجا!
وسط امتحان یهو زد زیر گریه گفت وای هیچی...

زنگ تفریح زنگ تفریح|مدرسه یک رمان

گزینه‌های بیشتر

AYDA HOSSINY

کاربر فعال

امضا : AYDA HOSSINY

mehrabi83

کاربر فعال

امضا : mehrabi83

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای

امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای

امضا : زَرِآ

Lili.Da

معلم زبان + شاعر انجمن

امضا : Lili.Da

AMIIRALI

ناظر رمان + مدیر بازنشسته‌ کتاب

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای

امضا : زَرِآ

mehrabi83

کاربر فعال

امضا : mehrabi83

AMIIRALI

ناظر رمان + مدیر بازنشسته‌ کتاب

mehrabi83

کاربر فعال

امضا : mehrabi83

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)