زنگ تفریح زنگ تفریح|مدرسه یک رمان

  • نویسنده موضوع MAHl
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 628
  • کاربران تگ شده هیچ

MAHl

عکاس انجمن + مدیر بازنشسته فرهنگ و مذهب
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
21/4/21
ارسالی‌ها
1,032
پسندها
32,355
امتیازها
59,573
مدال‌ها
23
سن
20
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
IMG_20210918_213111_450.jpg

سلام و وقت‌ بخیر خدمت یک رمانی‌های عزیز!

تاپیک‌های زنگ تفریح به منظور ایجاد لحظاتی مفرح برای کاربران زده می‌شود و همچنین می‌تواند جنبه‌های آموزشی نیز داشته باشد.
همانطور که در روزهای سخت مدرسه زنگ‌های تفریح، هرچند 10 دقیقه موجب آسودگی دانش آموزان می‌شود می‌شود؛ تاپیک‌های زنگ تفریح انجمن یک رمان هم در صدد ایجاد چند دقیقه حال خوب و جدا شدن از مشکلات است.
هر کاربر می‌تواند تاپیک زنگ تفریح ایجاد کند اما قبل از ایجاد تاپیک باید موضوع را با مدیریت در میان بگذارد و منتظر تایید بماند.


موضوع این زنگ تفریح «اردو هست! این طوری که خاطراتی که تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : MAHl

Mah.K.sunny

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/11/20
ارسالی‌ها
456
پسندها
7,977
امتیازها
21,973
مدال‌ها
13
سطح
12
 
  • #2
یکی از قشنگترین خاطراتم از اردو مدرسه سال دهم و یازدهم بود که با قطار رفتیم مشهد
یادش بخیر
شیطونی های توی قطار
یادمه یه بار تو کوپه آهنگ میخوندیم و میرقصیدیم یهو معاونمون اومد و گفت خجااااالت بکشین ماهم شروع کردیم به خوندن آهنگ خلبانان ملوانان... و سینه میزدیم
خیلییییی خاطرات خوبی از اون سفر دارم که همش رو نمیشه گفت
 

MONTE CRISTO

سرپرست بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
11/9/21
ارسالی‌ها
4,498
پسندها
50,728
امتیازها
77,373
مدال‌ها
79
سن
19
سطح
38
 
  • #3
یه بار ما رو وقتی کلاس هفتم بودیم بردن باغ حیدره که تقریبا توی حاشیه‌ی همدانِ و اکیپ ما با چادر‌ها و پتو مسافرتی با شاخه‌های بزرگ درختی که توی حاشیه‌ی محوطه‌ی باغ بود یه خونه‌ی کج و ماوج درست کردن و پ*ا*سور رو آوردن وسط هر کی می‌باخت باس خوراکی‌هاش رو بریزه وسط و تقدیم برنده بشه :hmmsmiley02:
و یه شهربازی بالنسبه کوچیک وسط باغ بود که من متهم به شکستن پا شدم به وسیله‌ی الاکلنگ :85:
 
آخرین ویرایش
امضا : MONTE CRISTO

Fatima_rah85

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/4/21
ارسالی‌ها
735
پسندها
8,623
امتیازها
30,873
مدال‌ها
20
سن
17
سطح
19
 
  • #4
مشاهده فایل‌پیوست 461988

سلام و وقت‌ بخیر خدمت یک رمانی‌های عزیز!

تاپیک‌های زنگ تفریح به منظور ایجاد لحظاتی مفرح برای کاربران زده می‌شود و همچنین می‌تواند جنبه‌های آموزشی نیز داشته باشد.
همانطور که در روزهای سخت مدرسه زنگ‌های تفریح، هرچند 10 دقیقه موجب آسودگی دانش آموزان می‌شود می‌شود؛ تاپیک‌های زنگ تفریح انجمن یک رمان هم در صدد ایجاد چند دقیقه حال خوب و جدا شدن از مشکلات است.
هر کاربر می‌تواند تاپیک زنگ تفریح ایجاد کند اما قبل از ایجاد تاپیک باید موضوع را با مدیریت در میان بگذارد و منتظر تایید بماند.


موضوع این زنگ تفریح...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Fatima_rah85

Farnaz.zar

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/7/21
ارسالی‌ها
816
پسندها
32,469
امتیازها
58,173
مدال‌ها
22
سن
18
سطح
33
 
  • #5
کلاس شیشم بودیم روزای فرد دخترا میرفتن اردو روزای زوج پسرا.
مدیر ما هم خبر نداشت روز زوج ما رو برد پارک جلفا، 4 تا مدرسه پسرونه دبیرستان هم اونجا بودن انقد سر به سرمون گذاشتن:82:
حیف بچه بودیم هیچی نمیفهمیدیم:458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,503
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • #6
تنها اردوی خوبی که یادمه شلمچه بود.
خاطرات شلمچه محاله یادم بره*-* (با ریتم خوانده شود)

یادش بخیر روز اول با شوق و ذوق رفتیم و روز آخر با گریه و اما به‌اجبار برگشتیم.

صبح‌ها قبل اذون که هوا تاریک بود به زور بیدارمون می‌کردن تا برای وضو و نماز مسیر یک کیلومتری سوله تا سرویس‌ها و نمازخونه رو توی سوز و سرمای صبح طی کنیم و توی راه خواه ناخواه دیگه خواب‌مون می‌پرید...گرچه گاهی بچه‌ها نماز رو می‌پیچوندن و خواب رو ترجیح می‌دادن. :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :108:

با فاکتورگیری شام که تخم‌مرغ آب‌پز با خیارشور و گوجه بود و ناهار که سالاد الویه پر از تخم مرغ‌های اضافه‌ی شب قبل بود، اما دیدن مکان‌های جنگی، بیمارستان‌ها، توپ و تانک و مکان‌های ممنوعه بخاطر وجود مین و خاطرات تلخ و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAKIMEH.MZ

Dark king

خبرنگار ورزش
خبرنگار
تاریخ ثبت‌نام
28/5/21
ارسالی‌ها
241
پسندها
1,573
امتیازها
9,913
مدال‌ها
9
سطح
9
 
  • #7
سلام اینو به تعدادی از دوستام گفتم خوشحال میشم به شما هم بگم ی روز تو اردوی کلاس شیشم ما رفتیم بندر انزلی و توی اتوبوس آهنگ های غیر مجاز و اینا پخش بود ما میرقصیدیم وقت ناهار که شد داشتیم ناهار می خوردیم که آلوچه از تو کیفم در آوردم فقط من آلوچه برده بودم بعد داشتم با دوستم بحث میکردم که آلوچه رو کی بخوریم آلوچه از دستم پرید بالا داشتم مسیر حرکتش و نگا میکردم که خورد تو کله پسر مدیرمون مدیرمون دید منم ترسیدم مجبور شدم آلوچه رو به همه اونایی که تو اردو بودن تاروف کنم هیچی آقا تا آخر اردو مدیرمون بهم چش غره میرف انگار مثلا دارم بچه لوسشو میدزدم هیچی سال بعد دیگه تو اون مدرسه نموندم اصلا اگه میموندم مدیرمون با لگد پرتم میکرد بیرون :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark king

pouneh

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/4/21
ارسالی‌ها
378
پسندها
11,555
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سن
17
سطح
19
 
  • #8
مارو سال شیشم بردن اردو فریدونکنار. مام ی گله بیست نفری پاشدیم رفتیم ساحل. بعد حدودا ظهر هم بود خیلییی خلوت بود. مام ی قایق بی سر و صاحاب پیدا کرده بودیم. نصفمون روی یه لبه ی قایق نشستیم نصف دیگه روی یه لبه ی دیگه. بعد ی گروه، خودمونو هل میدادیم عقب اون یکی میومد جلو و برعکس و رو قایق تاب میخوردیم ک یهو صاحاب قایقه اومد داد و بی داد و هوار که آی آقا چ خبرتونه و مگه باغ وحشه و اینا. من و بیشتر رفیقای دبستانم از پیش دبستانی تا شیشم باهم بودیم و خیلی جور بودیم. حالا هی صاحاب قایقه فوش میداد هی ما جواب میدادیم هی اون فحش میداد میگفت بیاین پایین ما جوابشو میدادیم رو قایق میموندیم. تهشم اینکه یارو اومد تک تکمونو از یقه گرفت از قایقش انداخت بیرون. چ خاطره قشنگی بود :30...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : pouneh

DELNAZ_N (TARANEH)

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/3/21
ارسالی‌ها
1,652
پسندها
13,040
امتیازها
35,373
مدال‌ها
17
سطح
20
 
  • #9
شیشم رفتیم موزه‌ی آثار تاریخی، با دوستم از هر چیزی که می‌دیدم نوت‌برداری می‌کردیم، کتابش کنیم.
تا این حّد تباه بودیم. آخرم هیچی حناق نکردیم برگشتیم تو اتوبوس، سرجا با یکی از اون‌کلاسی‌ها دعوامون شد برگه‌های نوت‌برداریمون و جر داد :a050:
 

RiRa-M

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/11/20
ارسالی‌ها
2,416
پسندها
18,145
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #10
آخ اردو یادش بخیر *-*
دوره دبستان مارو هر سال میبردن اردو جاهای باحال خیلی خوب بود:458117-cd0129aac93e0e7447971192287dba7d:
ولی خب خفن ترین اردویی که رفتم اردوی سال شیشمم بود که دوبار رفتیم اردو
تازه بار دوم من دخترعمم (که هشتم بود) با خودم آوردن انقدررر کیف داد (مدیونید فک کنید پارتی داشتم... چون واقعا داشتم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a:)
مارو اولین بار بردن آکواریوم @_@
فک کنم انزلی ای یه همچین جاهای باشه حقیقتا شهری که رفتیم آکواریومو یادم نیست ولی اصلش آکواریومه نبود*-* سالن بازی و رستورانش بوددددددددد*-* (خدایاوقتی سالن بازیشو کشف کردیم اون لحظه بهترین لحظه زندگیم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : RiRa-M

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا