قاعده یازدهم:
حرفهایتان، شخصیت شماست!
یک نفر میگفت، آدمها تا زمانی که حرف نزنند؛ ظاهرشان نشان دهندهی شخصیتشان است؛ اما زمانی که حرف میزنند، این حرفهاست که تعیین میکند شخصیتشان چه جوریست!
شما را به خدا به گوشهایتان، چشمهایتان، احساساتتان، اطرافیانتان، عقلتان شک کنید؛ اما به حرفهایتان شک نکنید... نکنید!
قاعده دوازدهم:
نه با صدای بلند بخندید، نه با صدای آرام! و چه بهتر که اصلاً نخندید!
میگویند با صدای بلند نخند تا که غمهایت بیدار نشوند!
این خوشخیالها نمیدانند غمهای ماها، خوابشان سبک است! حتیٰ اگر آرام بخندیم؛ باز هم بیدار میشوند!
قاعده سیزدهم:
دور زدن ممنوع!
امروزه، «دور زدن» میان آدمها زیاد شده!
کور خواندهاند آن بعضیهایی که فکر میکنند ما قانون هستیم و به راحتی دورمان میزنند!
قاعده چهاردهم:
وقتی کسی به تو دروغ میگوید، مدام به خودت نگو:
«چرا به من دروغ گفت؟»
به خودت بگو:
«چه کردم با او که به من دروغ گفت؟»
انگار این آدمها فراموش کردند که تا کسی را وادار به کذب گفتن نکنی؛ هیچگاه دروغی به تو تحویل نخواهد داد!
قاعده نوزدهم:
بزرگ نشو! دنیای آدم بزرگها حبابی است که هر لحظه امکان ترکیدنش وجود دارد.
بچه که بودم و زمین میخوردم؛ جای پاک کردن اشکهایم با خنده میگفت:
«بزرگ بشی یادت میره!»
شاید آن زمان فکر نمیکرد که دروغش روزی راستترین حرف شود!
بزرگ شدم و آنقدر زخمهای عمیقتر و جدیدتری خوردم و که زخمهای کهنه را فراموش کردم... .