چکیده نگار چکیده‌نگار رمان کارد به استخوان می‌رسد | مبینا قریشی کاربر انجمن یک رمان

[ستین؛]

قاعده چهلم:
آدم‌های اطرافت هرچقدر از تو کم بدانند؛ در هنگام جدل با تو زخم کمتری پیدا می‌کنند تا زمینت بزنند...
نگذار مردم، درباره‌ات زیاد بدانند!​

 

[ستین؛]

قاعده چهل و یکم: چرک‌نویس‌های زندگی‌ات را تبدیل به پاک‌نویس کن!​

 

[ستین؛]

قاعده‌ چهل و دوم:
یادت نرود که این‌جا فرقی با جنگل ندارد! کسی باقی می‌ماند که قوی‌تر باشد، پس شکاری باش که شکارچی‌اش را می‌دَرَد.
و این همان، قانون جنگل است!​

 

[ستین؛]

قاعده چهل و سوم: کارد که به استخوان رسید، دور شو!​

 

[ستین؛]

قاعده چهل و چهارم: از آدم‌ها دور باش، از جذاب‌ترینشان بیشتر!​

 

[ستین؛]

قاعده چهل و پنجم: برای زنده ماندن، بالن پروازت را سبک کن!​

 

[ستین؛]

قاعده‌ چهل و ششم:
همیشه می‌توان از ته خط، به سر خط رسید.
نقطه سر خط!​

 

[ستین؛]

قاعده‌ چهل و هفتم:
به احترام کسی که در تمام لحظات زندگی‌ات کنارت بود. کسی که تو را با تمام کارهایی که نباید می‌کردی، جاهایی که نباید می‌رفتی و حرف‌هایی که نباید می‌زدی، باز هم رها نمی‌کند. کسی که با تمام اشتباهاتت هنوز هم مانند کوه پشت توست. کسی که بعد از هر شکست و ناامیدی، بعد از هر غم و درد و زخم، بعد از هر رنج و سرافکندگی جا نمی‌زند و پا به پای تو راه سخت و طولانی زندگی‌ات را طی می‌کند…به احترام یک کلمه‌ی دو حرفی! به احترام تو! به احترام خودَت، فقط تا آخرین لحظه‌ی جان، تا آخرین قطره‌ی روح دمیده شده در وجودت، خودت را دوست بدار!
خودت را دوست بدار!​

 

[M A H D I S]

تاپیک چکیده نگار رمان
(کارد به استخوان می‌رسد)
به دلیل تمام شدن رمان، بسته شد.
نویسنده‌عزیز ممنون از اینکه رمان‌تان را در انجمن یک رمان به اشتراک گذاشتید.