داستان کوتاه در حال تایپ داستان کوتاه رنج فهمیدن | بیگانه (طیبه اسمعیلی بیگی ماهانی) کاربر انجمن یک رمان

[tebmahani]

کد داستان‌کوتاه: 417
ناظر: SETAREH LOTFI

عنوان: رنج فهمیدن
نویسنده: بیگانه (طیبه اسمعیلی بیگی ماهانی)
ژانر: #تراژدی #عاشقانه #اجتماعی #فانتزی
خلاصه: این کتاب، شامل داستان‌های کوتاه جانبی برای رمان «آنقدر خوب باش که...) می باشد. دانشجویان در رقابتی که دانشگاه برای مسابقه نویسندگی آخر سال برگزار کرده، شرکت کرده اند و دانشگاه، داستانهای برتر و برگزیده را در این کتاب چاپ نموده است. درواقع کتاب حاضر، مجموعه ای از داستانهای کوتاه است که نویسنده هر کدام، یکی از شخصیتهای رمان «آنقدر خوب باش که ... » است.
در این کتاب، داستانها به...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shiva.Panah]

"والقلم و مایسطرون"
نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن داستان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین **♡ تاپیک جامع مسائل مربوط به داستان‌کوتاه ♡**

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با داستان به لینک زیر مراجعه فرمایید!
♧♡ تاپیک جامع برای مسائل رمان نویسی ♧♡

برای انتخاب ژانرِ...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[tebmahani]

اولین داستان: «رنج فهمیدن»
اثر نویسنده جوان دانشگاه ما: خانم فرشته

***

ساعت شش و نیم صبح بود. ایستگاه قطار مملو از آدم‌هایی بود که با سرعت به این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتند. برخی تازه از قطار پیاده شده بودند و عجله داشتند که با سوار شدن به اتوبوس، مترو یا تاکسی، هرچه زودتر به مقصد رسیدن سفرشان را تکمیل کنند و برخی با شتاب، به سوی قطارها می رفتند تا سفرشان را آغاز کنند؛
اما انگار هیچکس به دو کودک سرگردان درون ایستگاه، توجهی نمی کرد. یکی از آنها نه‌ساله بود و با نگرانی و سرگردانی به اطراف نگاه می کرد و دیگری سه‌ساله بود و بی توجه و خواب آلود، چشمهایش را می‌مالید. اشک پشت پلک‌های کودک نه‌ساله، به چشم‌هایش، فشار می‌آورد و او با همه وجودش، درحالیکه بغض کرده بود؛ سعی می‌کرد از سرازیر شدن آنها...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.