همگانی کافه ادبیات| انجمن یک رمان

[roro nei30]

غم انگیزترین قسمت مهربون بودن اونجاست که هیچکی قدر بودنت رو نمیدونه ولی تو باز هم مهربانانه میمونی...
روشنک.ا

 

[ارشین]

ما مناسب ترین آدم های ممکن بودیم برای دوستی با هم
که توی نامناسب ترین زمان ممکن به هم خوردیم
تو خسته بودی از زخم های روی تنت
من خسته از مرهم گذاشتن روی تن زخمی ادم ها و نماندنشان ...............
تقدیم به النا دوستی که این روزا حالش وقتی با من حرف می زنه خوب نیست
Elena

 

[roro nei30]

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را...
او که هرگز نتوان یافت همانندش را

Elif
ia3al.ly
SHIRIN.SH
Dilan

 

[roro nei30]

دوستی فقط آن جایش که مانند گلبرگ های گل کنار هم می نشینیم
mehrabi83

 

[ryhneae]

ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﮐﻨﺞ ﺩﯾﻮﺍﺭ

ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻢ

ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻗﻬﻮﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﯾﻢ !

ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﺗﻠﺦ ﺑﻮﺩ

 

[ryhneae]

حق الناس همیشه پول نیست

گاهی دل است

دلی که باید بدست می آوردیم

و نیاوردیم

دلےرا که شکستیم

و رهاکردیم

دلهای غمگینی که

بی تفاوت از کنارشان گذشتیم

خدا از هرچه بگذرد ازحق الناس نمی گذرد

 

[حسنا(هکرقلب)]

پاکدامنیت را باور دارم ، نصیحت هایت را هیچ وقت فراموش نمیکنم، لبخند هایت را آنقدر دوست دارم که با دیدنشان انرژی میگیرم.
نزدیک یکسال است و تو نیستی
فرشته آسمانی هرگز فراموشت نمیکنم.
تقدیم به مرحوم دختر خالم D=

 

[حسنا(هکرقلب)]

دوستت دارم ای رفیق.
تقدیم به بهترین دوستم azita

 

[حسنا(هکرقلب)]

همیشه ببخش حتی اگه طرفت دشمنت باشه.
چون خودت عذاب وجدان نمیگیری.
تقدیم به بهترین دوستم.

 

[roro nei30]

دوستم داری
می دانم
باز
دوست دارم که بپرسم گاهی
دوست دارم که بپرسم امروز
مثل دیروز مرا می خواهی؟
ia3al.ly