متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان نفرین کریستال: تاج شوم (جلد 1) | ناهید زارع کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ناهیدزارع
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 79
  • بازدیدها 3,153
  • کاربران تگ شده هیچ

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #51
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #52
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #53
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #54
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #55
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #56
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #57
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #58
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #59
در لحظه‌ای ناگهانی، قلبم کریستالم تیر کشید... انگار داشت از درون می‌شکست... و درون یه لحظه هم قطع شد. اما...
- سرورم حالتون خوبه؟!
با عجله به سمتش رفتم و زیر بغلشو گرفتم و سعی کردم ایستاده نگهش دارم. چقدر سنگینه.
- سرورم؟!
دستشو روی قلبش گذاشته بود و چشماشو روی هم فشار می‌داد.
‌- سرورم؟!
به خودش پیچیده بود. به سختی به طرف کاناپه بردمش و روی کاناپه دراز کشید.
چند لحظه دردش از بین رفت و آرومش شد. عرق از سر و صورتش می‌ریخت. این دیگه چی بود. برای من فقط یه ثانیه بود ولی برای این...
- چرا انقدر بهش اهمیت میدی؟!
سریع برگشتم با ترس پشت سرمو نگاه کردم. میان اون تاریکی اتاق، یه نفر ایستاده بود.
- تو کی هستی؟!
- چرا انقدر بهش اهمیت میدی؟!
دور و اطرافمو نگاهی کردم و شمشیر ولیعهد رو کنار میز دیدم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

ناهیدزارع

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
3,057
امتیازها
16,763
مدال‌ها
10
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #60
***
گذشته(زمان آتش‌سوزی)
با سرعت تمام از راه‌روها گذر کردم و خودمو به گلخونه رسوندم.
- اوه خدای من...
وحشت کرده بودم و بدون هیچ فکری فقط وارد آتیش شدم. آتیش از هر طرف زبانه می‌کشید. همون اول کار قسمت‌هایی از بدنم سوخت.
- لعنتی...
دارم کباب میشم. اینجا با قدرتم سازگاری نداره. حالم داره بد میشه. خودمو هوشیار نگه داشتم و آروم آروم به راهم ادامه می‌دادم.
- اوه... نمی‌تونم...
شدت گرما و آتیش بدجور روم اثر گذاشته بود. دیدم تار شده بود.
- انقدر تقلا نکن.
ها؟! برگشتم و اطرامو چک کردم...
- کی اونجاست؟ بهتره بری بیرون. وگرنه آسيب می‌بینی.
همون لحظه مردی رو با دستانی آتشین دیدم که میان دود استتار کرده بود.
- این؟!
- بیا ماریا.
وحشت تموم بدنمو پر کرده بود.
- تو کی هستی؟!
- بیا... .
- کی هستی؟!
حتی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ناهیدزارع

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا