متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های بی‌گناهان همیشه محکوم | زورو کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع خیال آبی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 76
  • بازدیدها 1,713
  • کاربران تگ شده هیچ

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #1
موضوع دلنوشته: بی‌گناهان همیشه محکوم

نویسنده: زورو

مقدمه: در گرداب زمان هر آنچه دیدم و از آن عبور کردم تنها تهمت زدن به مرغان بی گناهی بود که خواسته‌ای کم درست به وسعت یک قطره‌ی آب داشتند و آن چیزی جز عدالت برای همگان و حتی برای کسانی که گناهکار خطابشان می‌کردند نبود، عدالتی که در آن تنها محبت و برابری موج می زد و...اما خروسان این را نمی‌خواستند چرا که اینگونه برتری دروغینی که برای خودشان ساخته بودند درست مانند پرده هایی که جلوی نور را گرفته است کنار می‌رفت و از هم می‌پاشید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : خیال آبی

SparK

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
423
پسندها
10,230
امتیازها
27,613
مدال‌ها
22
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
585360F9-867A-4DA0-88B2-83D77F96EB7C.jpeg


نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #3
بدی همیشه در تلاش برای نابودی کسی است که از آن در طول زندگی‌اش متنفر بوده پس برای از بین بردن کسی که حتی تحمل دیدنش را ندارد دست به هرکاری خواهد زد و فراتر از مرزها قدم برمی‌دارد، اما تلاش‌ها و قدم‌هایی بیهوده که جز بدبختی که با ادامه دادنش کسی جز خودشان را نابود نمی‌کند هیچ خواهد بود و هرگز به جایی نمی‌رسد، فقط بیشتر از هر زمان دیگر به درون پرتگاه‌هایی که خودشان ساخته‌اند پرتاپ شده و قدم بر‌می‌دارند بی آنکه متوجه‌اش باشند!
 
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #4
خروسان چرا خودشان را همیشه برتر از مرغان می‌دانند؟!
زیرا تنها محل پیشرفتشان در نقطه‌ی کوریست که پسرفت دارد همان پسرفتی که با پیشرفت مرغان تعویض و جابه‌جا کرده‌اند!
 
آخرین ویرایش
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #5
اگر صلحی در کار باشد پیشرفت و به اوج رسیدن هیچ ظالمی هم در کار نیست، برای همین هم است که همیشه به دنبال درهای نفرت می‌روند تا بازگشایی‌اش کنند؛ در که باز گردد خواسته یا ناخواسته بدون هیچ کنترلی برای زندگی تفرقه شروع می‌شود و آنقدر ادامه می‌یابد تا هر دو دسته نابود گردند!
 
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #6
کسی در این میان اهمیت نمی‌دهد که کدامین گناهکار بوده و چه کسی بی گناه فقط به دنبال یک "روح" می‌گردند، روحی که در این حقیقی بودن و پاکی اسباب بازی کوکی باشد برای تباهی و جایگزینی شر با الماس درخشانی به نام پاکی و بی‌گناهی!
 
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #7
اگر خروسان و مرغان برای یک لحظه تمام آنچه پیش آمده بود و وجود داشت را کنار می‌گذاشتن و شروعی جدیدی رقم می‌زدند، تنها یک دقیقه اندیشیدن در مورد اختلافشان همه چیز را حل می‌کرد، اما حاکمان زورگو این اجازه را نمی‌دادند و هر روز تنش‌ها و فاصله‌ی مرزها‌ی نفرت را کمتر می‌کردند تا اینکه با برخورد دو مرز خروسان و مرغان به یکدیگر با خاک یکسان شوند؛ آری اینگونه آنان صاحب زمین‌های بی‌کرانی می‌شدند که متعلق به بی‌گناهان زودباور بود!
 
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #8
مرغان گر می‌خندیدند بی‌آبرو بودند، اما اگر خروسان قهقه می‌زدند هیچ اشکالی نداشت زیرا که آنان خروس بودندو به قول خودشان برتر از مرغان!
هر چه می‌کردند نادرست و یا درستش فرقی نداشت چرا که خروس بودند و برترین...
 
آخرین ویرایش
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #9
قفسی از جنس آهن برای مرغان می‌ساختند، اما تنها محل زندگی برای مرغان و جز آن قفس جایی برای زندگی نداشتند.
قفسی که گر از آن خارج می‌شدند بی آبرو عالم و زمان می‌شدند با وجود اینکه هیچ وقت گناهی نداشتند!
 
امضا : خیال آبی

خیال آبی

گوینده انجمن
سطح
15
 
ارسالی‌ها
1,437
پسندها
3,981
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #10
تنها چیزی که همیشه مرغان می‌خواستند حقی بود که از آنان با هزاران دلیل مخصوصا با کلمه‌ای آشنا، اما تلخی به نام اینکه آنان "مرغند" و نمی‌توانند گرفته شده بود، حقی که کوچک ترین و ساده‌ترین نوع از حقوق زندگی بود!
 
امضا : خیال آبی

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 1)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا