- ارسالیها
- 35
- پسندها
- 127
- امتیازها
- 503
- نویسنده موضوع
- #11
مهرداد از میان صندلی ها موبایل رو سمت کیوان گرفت.
قبل از اینکا کیوان با پدرش صحبت کنه مهرداد گفت:
-کیوان داداش سرعتت زیاده بزار روی بلند گو خدایی نکردی حواست پرت میشه کار دستمون میدیا.
کیوان سرش را تکان میدهد و تماس رو وصل میکنه و اون روی روی بلند گو میزاره و با پدرش شروع میکنه به صحبت کردن.
پدر کیوان:
-هیچ معلوم خست شما سه تا کجا هستین اون دختر حالش خوب نیست کجا با خودتون بردین.
از پشت خط صدای مادر و پدر مهرداد هم میآمد که به پدر کیوان تحدید هایشان را نصبت به مهرداد را میگفتند و میخواستند که پدر مهرداد به کیوان بگوید و او هم نیز به مهرداد بگوید.
کیوان به حرف میآید:
بابا جان وقتی با مهراد داشتیم میرفتیم پیش مهتاب صدای جیغ و کمک کمک مهتاب رو از توی سرویس بهداشتی مردانه...
قبل از اینکا کیوان با پدرش صحبت کنه مهرداد گفت:
-کیوان داداش سرعتت زیاده بزار روی بلند گو خدایی نکردی حواست پرت میشه کار دستمون میدیا.
کیوان سرش را تکان میدهد و تماس رو وصل میکنه و اون روی روی بلند گو میزاره و با پدرش شروع میکنه به صحبت کردن.
پدر کیوان:
-هیچ معلوم خست شما سه تا کجا هستین اون دختر حالش خوب نیست کجا با خودتون بردین.
از پشت خط صدای مادر و پدر مهرداد هم میآمد که به پدر کیوان تحدید هایشان را نصبت به مهرداد را میگفتند و میخواستند که پدر مهرداد به کیوان بگوید و او هم نیز به مهرداد بگوید.
کیوان به حرف میآید:
بابا جان وقتی با مهراد داشتیم میرفتیم پیش مهتاب صدای جیغ و کمک کمک مهتاب رو از توی سرویس بهداشتی مردانه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.