مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Fariba aaa]

سلام یه رمانی بود دختره با پسر همسایه که پنجره اتاقش رو بروش بود دوست میشه یک روز که میخواد خونه پسره میره مادر پسر میبینه وبه خانواده دختره میگه دختره تصمیم میگیره با پسر دیگه ای دوست نشه ولی چند سال بعد معین عاشقش میشه و ال آخر کسی اسمش رو میدونه

ببینید ساحل ارامش نیست

 

[Tgh Sahar]

فکر کنم اندکی دوستم بدار اما طولانی باشه

وایی مرسی ازت آره خودشه ممنونم

 

[Mobinaebm]

سلام یه دختر حاجی بود خیلی شر بود و قرار بوده با پسر دوست باباش رضا عقد کنه که روز عقد یه عکس از رضا همراه یه زن باردار به دستش میرسه (اون زن خواهر رضا بود که این ندیده)و عقد رو بهم میزنه و پدرش این رو میفرسته تهران دانشگاه و باهاش قهر میکنه ولی چند سال بعد دوباره با رضا روبه رو میشه و اون......

 

[Kia1995]

سلام دوستان دنبال رمانی هستم که خانواده دختره وضع مالی خوبی ندارن دختره دنبال کاره بعد پرستار یه پسر معلول میشه و مجبور میشه محرم بشه با پسره ، حالش خوب میشه دختره فراری میشه،ممنون میشم اسم رمانو به بگید.

لعیا عشق

 

[Mobina.yahyazade]

درباره یه دختری بود که تازه اولین روز مدرسش بودی و کلاس هفتم میشد

این رمان در حال تایپ داخل انجمن بود که نویسنده دیگه ادامه نمیده

 

[Samieh1270]

یه رمانی بود دختره موقع زایمانش تنها بوده تو خونه و شوهر و مادر شوهرش رفته بودن مهمونی ..خودش بچشو به دنیا میاره ...از درد دستاشو به در کابینت گرفته بود بعد دستاش کشیده شد...اگه کسی اسم رمان و میدونه بگه لطفا
پسره پزشکه زن اولشو طلاق داده بعد با این دختره ازدواج کرده دختره هم پزشکه

 

[Ponh]

ببینید ساحل ارامش نیست

آره مرسی عزیزم خودشه

 

[Ponh]

طه رمانی چندسال پیش خوندم دختره باباش معتاده پسری جای بدهیش. میبره دختر رو توی باغ پسر خالش پنهانش میکنه بعدبه پسر خالش میگه برو انبار باغ بعد پلیس رو خبر میکنه پسر خاله رو با دختر میگیرن وعقدشون میکنن اسم پسره بهزاد بود وبرادر کوچیکش بابا بهزاد صداش میکرد بهزاد دختره رو اذیت میکنه ولی بعد عاشقش میشه

 

[Fariba aaa]

وایی مرسی ازت آره خودشه ممنونم

خواهش عزیزم

 

[Fariba aaa]

آره مرسی عزیزم خودشه

خواهش عزیزم