نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nazgol.gh

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
53
پسندها
95
امتیازها
123
  • #2,711
یک رمانی بود که سه تا دوست بودن که دختر هم بودن و فکر کنم اسم یکیشون باران بود بعد اینا میان تهران برای دانشگاه،قبل اینکه برن دانشگاه می‌رن تخت یا مبل بگیرن که یکیشون اونجا عاشق میشه یکیشون عاشق استاد دانشگاه میشه و اون بارانه عاشق همکلاسیش ولی اون پسره یک برادر داره نمیدونم اسمش چی بود فکر کنم سیامک یا یه همچین چیزی بود که عاشق باران میشه یعنی برادر ها عاشق بارانن ولی باران سیامک رو دوست نداره و اون یکی رو دوست داره و سیامک سرطان داره میمیره و دختره بعد از یک مدت داشت میرفت تو خونه که همون پسره که داداشش مرده بود و باران عاشقش بود میاد ازش خواستگاری می‌کنه و تمام


میدونم زیاد توضیح دادم ولی لطفا اگر کسی میدونه بگه
راستی چندتا رمان طنز معرفی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Fariba aaa

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
  • #2,712
ی رمان بود دختره با پسره تو چت روم چت می‌کنه ...دختره نصف بدنش سوخته ...
با پسره ب ی مهمونی بالماسکه می‌ره و پسره سوختگیشو میبینه ...
بعدش دختره عمل می‌کنه ....
اسمش چیه سرخ بود ؟
بانوی سرخ نیست؟البته موضوعش فرق میکنه یه کم.ولی شما ببینید شاید همین باشه
 

Nazgol.gh

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
53
پسندها
95
امتیازها
123
  • #2,714
سلام دوستان دنبال رمان مثل این مرد ارباب است میگردم لطفا معرفی کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ༊cαlх

@ar2m8i5ta _kh

نو ورود
سطح
7
 
ارسالی‌ها
28
پسندها
830
امتیازها
4,803
مدال‌ها
6
  • #2,715

نگاه لطیفی

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
185
امتیازها
548
مدال‌ها
2
  • #2,716
بهترین رمانایی که خوندید رو میشه بگید
فرستاده، معشوقه ی فراری استاد (جلد اول) معشوقه ی جاسوس(جلد دوم معشوقه ی فراری استاد)
، عروس استاد،استاد خلافکار،استاد مغرور من، (این سه تا یه رمانن تو سه جلد هستن ینی مربوط به همن)،

رمان اخرین بوسه
 
امضا : نگاه لطیفی

Aruna

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,717
سلام ، من یه رمان قبلا خوندم . اسمش یادم نیست . دو تا برادر بودن . فک کنم یه روز به خونشون حمله میکنن اونا توی کمد قائم شدن ، برادر کوچیکه از لای شکاف کمد ت*جاوز به مادرشو میبینه از اون به بعد خیلی آدم سنگی میشه ، برادر بزرگه که دنبال آروم کردن برادر کوچیکه‌ست چند سال بعد میبرتش توی همون خونه و برادر کوچیکه وقتی خشمش سر باز میکنه با اینکه برادرش مریض بوده شروع میکنه به زدن اون . میرن بیمارستان و ....
یادم نیست اسمش چی بود هر کی میدونه لطفا بگه‍♀
اسطوره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kia1995

نگاه لطیفی

رفیق جدید انجمن
سطح
1
 
ارسالی‌ها
25
پسندها
185
امتیازها
548
مدال‌ها
2
  • #2,718
امضا : نگاه لطیفی

Aruna

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
1
امتیازها
0
  • #2,719
سلام
رمانی که دنبالشم در مورد یه دختر هست که
عاشق یه خواننده‌س
و زندگی جدید دختر وقتی شروع میشه که برق
حلقه رو دستای عشقش یا همون خواننده میبینه
اگه کسی می دونه لطفا بهم بگه
با تشکر
برای من بخون برای من بمون
 

mhi

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
137
پسندها
3,148
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #2,720
امضا : mhi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Nazgol.gh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا