دوستان يك رماني خوندن اسمش رو فراموش كردم
يك دختري هست كه نتيجه رابطه نا مشروع بود حالا كه بزرگ شده طراح لباس هست تنها بادوتا دختر ديگه زندگي ميكنه وب همه گفته كه همجنسگراست
منم یه رمان خوندم امسال بعدش این رمانه درباره یه پسره بود به اسم مهبد و فربد با دو تا دختر به اسم هانا و این دختر خواهری هم داشت ....
این دختره هانا میخواست با یه پسره ازداج کنه به اسم ارش بعد توی شب قبل از عروسیشون این پسره ارش میره دنبال برادرش ارمان بعد توی راه فرودگاه تصادف میکنه و میمیره
مهبد و فربد هم پسرعموشن مهبد یه دفعه این وسط پیداش میشه و میخواد که انتقام مادرشو از این دختره بگیره چون مادر این پسره یکم وضعیتش با باباش بد بوده سر همین بابای مهبد میره خاله هانا رو صیغه میکنه و مثل اینکه خاله هانا این زنرو میسوزونه و ...
هانا حالا با پدر و مادرش توی خونه عموش توی خونه سرایداری زندگی میکنن و .......
سلام یه رمان میخوام که کامل باشه و اینکه موضوعش این باشه یه دختره به پسره علاقه داره بعد ازدواج میکنن بعد مشقوعه پسره میداد پسره یه جور عاشق دختره میشه بعد با دختر بحث میکنه که بمیره ازش راحت میشه اینا بعد میره دخترم خودکشی میکنه
راستی. دیگه کسی رمانی بلد نبود که دختره ایرانی باشه و بره خارج با یه پسر خارجی آشنا بشه و اونجا هم عاشق بشن؟ (افسونگر) و (الهه شرقی) و (خدا عشق را واسطه کرد) رو خوندم. اگه میشناسین بازم معرفی کنین. مرسی.
رمان دوباره يه دختره بود كه خيلي زشت و تپل بوده و تو دانشگاه از يه پسره خيلي خوشش ميومده پسر برا شرط بندي مياد طرفشو باهاش دوست ميشع و بعد كه ديگه جدا ميشن پدر دختره پليس بوده و پسره هم خلافكار و دختر بعد از يه مدت از خارج برميگرده اما خيلي تغيير كرده هم خوشگل شده و هم خوش هيكل و پسره رو جذب خودش ميكنه میشه لطفا جواب بدید