سلام. دنبال یه رمانم که دختره ۱۹ سالش که بود رفت ترکیه الان بعد چند سال برگشت. مهندسی ارشد معمارس داره و با یه شرکت تو ایران قرارداد بستن رئیس شرکت عاشقش میشه با هم ازدواج میکنن. دختره تو ترکیه مانکن معروفی بوده. اسم دوستاش دریا و هاکان و دنیز و اینا بود.
تو ایران هم برادرخوندش عاشقش بود چون اذیتش می کرد مجبور شد فرار کنه ترکیه