نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sahba

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
33
  • #3,261
فکر کنم رمان عود رو میگید چون موضوع اونم همین‌طور بود
اسم عود نبود
اسمش عروس صحرا یچیزی اینجوریا بود ولی عروس صحرام نیست
 

Sahba

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
9
امتیازها
33
  • #3,262
فکر کنم رمان عود رو میگید چون موضوع اونم همین‌طور بود
اسم عود نبود
اسمش عروس صحرا یچیزی اینجوریا بود ولی عروس صحرام نیست
 

H. A

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
30
پسندها
44
امتیازها
40
  • #3,263
سلام یه رمانی هست اسمش زندگی دوم با توعه دختره عاشق پسر سرایدار میشه بعد پسره تصادف میکنه از کمر به پایین فلج میشه این رمان توی تلگرام کسی میدونه بجز تلگرام از کجا میشه خوندش؟
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #3,264
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Zahra p.m

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
0
  • #3,265
سلام و خسته نباشید من چند مدت پیش یه رمان خوندم که دخترا روز اول دانشگاهش با په پسری به اسم سپهر تصادف میکنه و بعد پدرهاشون رفیق قدیمی بودن که هم دیگه روپیدا میکنن و رفیقای دختره با رفیقای پسره ازدواج میکنن و اخرم سپهر و اون دختره ازدواج میکنن
ممنون میشم اگه اسمشو بهم بگید
 

zahra14

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
  • #3,266
یه رمان میخوام که تغریبا داستانش شبیه رمان گیسو کمند باشه.(شاهین سرخ رو خوندم.)
گناهکار ولی فقط پسره خلافکار و دختره جاسوس نیست ولی رمانش عالیه نخوندی بخونش
 

zahra14

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
  • #3,267
سلام من دنبال ی رمانم که قبلا خوندمش
سه تا خواهر بودن بایک برادر که میخواستن به جشن تولد دوست خواهر کوچیکشون برن.وقتی خرید میکردن از هم فاصله افتادن و با سه نفر اشنا شدن و ی ذره کلکل کردن.وقتی میرن تولد میفهمن اون سه نفر برادرای همون دوست خواهرشونه
اسم برادر بزرگه رایان بود و برادر کوچیکه بارمان.رایان ی شب حالش بد بوده وقتی صب از خواب بیدار میشه دختر خالشو که تو بغلش بوده میبینه و دختر خالش هم گریه و جیغ داد میکنه .بابای رایان میگه باید با دختر خالش نامزد کنه.
بابای رایان و اینا خیلی بی عاطفه بوده و اخر داستان مشخص میشه که به خواهر زنش علاقه داشته و باهاش رابطه هم داشته. اخرشم که اون سه تا برادر و خواهرشون با اون سه تا خواهر و برادرشون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

zahra14

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
96
پسندها
105
امتیازها
578
  • #3,268
سلام من دنبال رمانی هستم که دختر داستان دو رگه باشه و خارج از کشور زندگی کنه اما به دلایلی به ایران بیاد.جایی که قلب انجاست و با نگاهت ارامم کن رو خوندم.
گروگان
 

ایمو

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
  • #3,269
سلام من دنبال یه رمانیم که دختره داستان میتونست ذهن همرو بخونه اسم شخصیت پسر داستان هم کیارش بود تا همین حد یادمه
کی میتونه کمکم کنه؟
۱ رمان هست پلیسیه. دختره ذهن خونه. پدرش مرده. ۱ خواهر بزرگ تر داره. وقتی خواهرش ازدواج میکنه، فامیل خواهرش میاد خواستگاری مادرش‌ و مادرش هم ازدواج میکنه. فامیل ناپدریش هم ۱ پسری به اسم هاوش هست که اونم ذهن خونه و توی اداره و پلیس و اینا کار میکنه. دختره روز اول هر کار میکنه که ذهن پسره رو بخونه، نمی تونه. آخر هم اون و هاوش و ۱ پسر دیگه به اسم شاهرخ پاشون به ۱ کشور دیگه باز میشه. دختره فکر میکنه عاشق شاهرخ شده اما وقتی باهاش نامزد میکنه ازش دلسرد میشه و میفهمه که به هاوش علاقه داره. بعد بهش میگه. بعد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ایمو

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
  • #3,270
دنبال یه رمانم که اسم دختره هستی بود و پسره آریان. چیز زیادی از داستان یادم نمیاد فقط یادمه پسره دندون پزشک بود و دختره رفته بود پیشش تا دندوناش رو ارتودنسی کنه.
( ازدواج به سبک کنکوری ) نیست؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا