نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Fati13466666

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #3,601
سلام دوستان یه رمانی بود که دوخواهر میرن تو یه روستایی اونجا یه پسره برادرخان بود یکی از خواهرا و بزور میبره تو عمارتشون که باهاش ازدواج کنه، شخصیت اصلی دختر داستان نجاتش میده، شخصیت اصلی پسره که خان روستا بوده خیلی بداخلاق بود، هرکی هرکاری می‌کرد باید از اون اجازه می‌گرفت دختر و پسره خیلی باهام لجبازی میکردن،با هم یه روز بارونی تو جنگل گیر میکنن،دختره یه ویلا کنار ویلا خان می‌خره.با هم میرن پیش خان روستا بالا که پسر اون خان هم که آدم بدی بوده از دختر داستان خوشش میاد کسی خونده؟ اسمش میدونین چیه؟ خواهردختر و برادر خان هم ازدواج میکنن باهم،
اسم رمان در اغوش مهربانی هست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Sh1a3m8i5m

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
144
پسندها
584
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • #3,602
سلام. اگه میشه رمان های طنز آنلاین بهم معرفی کنین. فقط همراه ش بهمم بگین که مال تلگرام ه یا گوگل یا روبیکا یا..‌. کلا منبع ش هر جا هست بهم معرفی کنین مرسی. :beautiful:
رمان هانتر نویسندش پرهام رسولی ینی توصیه شده خیلی باحاله تو تلگرام در حال تایپ

اینم لینکش
 

Sh1a3m8i5m

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
144
پسندها
584
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • #3,603
قشنگ‌ترین رمانی که خوندین چی بوده؟
خ**یا*نت و بی‌رحمی و پسر خیلی خشن و بی‌منطق و اینجور چیزا نباشه لطفا
جدال پر تمنا
پسر بسیجی دختر تگزاسی
یغمای بهار
ادم و حوا
 

Sh1a3m8i5m

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
144
پسندها
584
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • #3,604
رمان طنز دانشگاهی با پایان خوش
مثل کلاهداران میشناسید؟
دو سه تا شیطون
دانشجو های شیطون
دختران زمینی پسران اسمانی
استاد خاص
دانشگاه دیوونه ها
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Sh1a3m8i5m

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
144
پسندها
584
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • #3,605
سلام من یه رمانی میخوام که دختره مظلوم باشه ولی شجاع و خجالتی، پسره هم عاشقش باشه نذاره کسی روش نگاه چپ بندازه :610595-f4fee7d8018d2f5ca10c2e5d7cc88678:
 

Fati13466666

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
3
امتیازها
0
  • #3,606
سلام من دنبال اسم یه رمان میگردم ممنون میشم کمکم کسی اگه میدونه بگه...داستان درباره ی یه دختر بود ک تو بچگیاش اضافه وزن داشته همه ام اذیتش میکردن رفیقش یه پسره بوده ک همیشه با همدگیه بودنبه پسره علاقه داشته بچگیاش ولی ی روز میشنوه ک پسره ام داره مسخرش میکنه از اونجا به بعد بیخیال پسره ام میشه و فقط رفیقش میمونه..به ی دلیلی چن سالی خانواده ها رفت و آمد نمیکنن تا بعد چن سال دختره وقتی استاد دانشگاه شده تو همونجا با پسره برخورد میکنه شروع رمانشم از همینجا بود که روز اول کاریشه و اینا
رمان هیچکی مثل تو نبود
 

ایمو

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
  • #3,607
رمان هانتر نویسندش پرهام رسولی ینی توصیه شده خیلی باحاله تو تلگرام در حال تایپ

اینم لینکش
مرسی از پاسخ گویی تون من حتما می خونمش. :458043-d43af67a28506a61aa0e5feb83373c73:
فقط رمان آنلاین قشنگ دیگه ای نمیشناسین؟ بازم بهم معرفی کنین؟ من رمان آنلاین دوست دارم اگه بازم رمان آنلاین قشنگ میشناسی بهم معرفی کنین چه طنز چه غیر طنز. فقط قشنگ باشه مرسی. :458059-82f73ccb1459b24055bf75539a2f59d3:
 

ایمو

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
  • #3,608
سلام من یه رمانی میخوام که دختره مظلوم باشه ولی شجاع و خجالتی، پسره هم عاشقش باشه نزاره کسی روش نگاه چپ بندازه :610595-f4fee7d8018d2f5ca10c2e5d7cc88678:
من ۱ رمانی میشناسم که خودم اونو می خونم. موضوع ش اینه :
دختری به اسم هلیا از وقتی ۱۴ یا ۱۵ سال داشت عاشق برادر دوست ش که اسمش سینا س میشه. اما توی این چند سال عشقش رو بروز نداده و توی قلبش نگه داشته. اما سینا عاشق دختری به اسم نازنین ه ؛ ولی خانواده ش نمی ذارن با نازنین ازدواج کنه. از این ور هم هلیا عاشق رشته ی داروسازی ه و توی شهرشون این رشته وجود نداره. خانواده ش هم نمی ذارن بره تهران درس بخونه. از اونور هم سینا بخاطر رسیدن به نازنین میاد پیشنهاد یه ازدواج رو میده بهش. بخاطر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Mavi

کاربر نیمه فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
501
پسندها
13,145
امتیازها
31,473
مدال‌ها
17
  • #3,609
میشه اسم این رمان رو اگه میدونین بگین.
رمانش دو جلدیه، پسره عاشقه دخترست ولی دختره دوسش نداره، باهم ازدواج میکنن ولی دختره هرکاری میکنه نمیتونه دوسش داشته باشه بعد از هم جدا میشن و دختره برای تحصیل میره خارج از کشور بعد از تحصیل برمیگرده ایران که از اینجا به بعد جلد دومشه بعد تو یه شرکتی شروع به کار میکنه که پسره یکی از رقبای همون شوهر سابقه این دخترست، بعد از اتفاق هایی شوهره سابقش بهش پیشنهاد کار تو شرکت خودشو میده دختره قبول میکنه.
پسره تو این چندسالی که دختره نبوده هرسال تو یه کافه براش تولد میگرفت اخرم پسره میره کما و...... اخر دختره عاشقه پسره میشه باهم ازدواج میکنن
فکر کنم اسمش (با تو هرگز ) بود
من جلد اولش رو خوندم ولی جلد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

حیران

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
170
پسندها
499
امتیازها
5,063
مدال‌ها
6
  • #3,610
من ۱ رمانی میشناسم که خودم اونو می خونم. موضوع ش اینه :
دختری به اسم هلیا از وقتی ۱۴ یا ۱۵ سال داشت عاشق برادر دوست ش که اسمش سینا س میشه. اما توی این چند سال عشقش رو بروز نداده و توی قلبش نگه داشته. اما سینا عاشق دختری به اسم نازنین ه ؛ ولی خانواده ش نمی ذارن با نازنین ازدواج کنه. از این ور هم هلیا عاشق رشته ی داروسازی ه و توی شهرشون این رشته وجود نداره. خانواده ش هم نمی ذارن بره تهران درس بخونه. از اونور هم سینا بخاطر رسیدن به نازنین میاد پیشنهاد یه ازدواج سوری رو میده بهش. بخاطر همین موضوعات و رسیدن هر کدوم از اینا به خواسته هاشون ؛ مجبور به ازدواج اجباری میشن. دختره مظلوم ، آروم ، خجالتی و شجاع ه. و پسره هم اول دوسش نداره اما بعد عاشقش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : حیران
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا