نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ksjxhhs

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
16
پسندها
11
امتیازها
40
  • #3,611
‍ دستی به شکم برامده ام میکشم اخرین ماهای بارداریم بود و اخرین روزهای که میتونستم تو این عمارت باشم ..!

با باز شدن در نگاهمو به چهره درهم امیر دوختم ..!

با اخم به سمتم اومد و با صدای بلندی غرید :

_ تن لشتو بکش کنار ..!

چشمای پر از اشکمو ازش گرفتم و به هر سختی بود از تخت پایین اومدم ...!

بغضم رو قورت دادم و روی زمین نشستم که با خنده گفت :

_ این سه چهار ماه مونده تا زاییدنت زیاد دور و برم نپلک میبینمت حالت تهوع میگیرم از اون قیافه و هیکلت..!

با هر کلمه ای که میگفت نفس کشیدن برام سخت تر میشد باورم نمیشد یه روز همین مرد بهم ابراز علاقه کرده باشه ..!

بدن یخ زده ام رو به هر زحمتی بود تکون میدم و سعی میکنم بلند شم

دستمو به دیوار میگیرم و اروم اروم به سمت در قدم برمیدارم ..

_ کاش وقتی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ایمو

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
206
پسندها
262
امتیازها
1,413
مدال‌ها
5
  • #3,612
‍ دستی به شکم برامده ام میکشم اخرین ماهای بارداریم بود و اخرین روزهای که میتونستم تو این عمارت باشم ..!

با باز شدن در نگاهمو به چهره درهم امیر دوختم ..!

با اخم به سمتم اومد و با صدای بلندی غرید :

_ تن لشتو بکش کنار ..!

چشمای پر از اشکمو ازش گرفتم و به هر سختی بود از تخت پایین اومدم ...!

بغضم رو قورت دادم و روی زمین نشستم که با خنده گفت :

_ این سه چهار ماه مونده تا زاییدنت زیاد دور و برم نپلک میبینمت حالت تهوع میگیرم از اون قیافه تخمیتو و هیکلت..!

با هر کلمه ای که میگفت نفس کشیدن برام سخت تر میشد باورم نمیشد یه روز همین مرد بهم ابراز علاقه کرده باشه ..!

بدن یخ زده ام رو به هر زحمتی بود تکون میدم و سعی میکنم بلند شم

دستمو به دیوار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Negarin1381818

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
10
امتیازها
33
  • #3,613
سلامم میشه تیپ رمانایی رو بگین ک پسره به دختره خ**یا*نت میکنه ولی بعدش پشیمون میشه؟
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sh1a3m8i5m

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
144
پسندها
584
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • #3,614
من ۱ رمانی میشناسم که خودم اونو می خونم. موضوع ش اینه :
دختری به اسم هلیا از وقتی ۱۴ یا ۱۵ سال داشت عاشق برادر دوست ش که اسمش سینا س میشه. اما توی این چند سال عشقش رو بروز نداده و توی قلبش نگه داشته. اما سینا عاشق دختری به اسم نازنین ه ؛ ولی خانواده ش نمی ذارن با نازنین ازدواج کنه. از این ور هم هلیا عاشق رشته ی داروسازی ه و توی شهرشون این رشته وجود نداره. خانواده ش هم نمی ذارن بره تهران درس بخونه. از اونور هم سینا بخاطر رسیدن به نازنین میاد پیشنهاد یه ازدواج سوری رو میده بهش. بخاطر همین موضوعات و رسیدن هر کدوم از اینا به خواسته هاشون ؛ مجبور به ازدواج اجباری میشن. دختره مظلوم ، آروم ، خجالتی و شجاع ه. و پسره هم اول دوسش نداره اما بعد عاشقش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,743
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #3,615
سلامم میشه تیپ رمانایی رو بگین ک پسره به دختره خ**یا*نت میکنه ولی بعدش پشیمون میشه؟
تب داغ گناه. البته کلا دختر رو ول می‌کنه ولی چون عاشقش بود پشیمون میشه برمی‌گرده
 
امضا : MehrnazParsa

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,743
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #3,616
امضا : MehrnazParsa

aram**esh

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
7
پسندها
13
امتیازها
33
  • #3,617
سلام دنبال یه رمان میگردم که شخصیت ها دختر عمو و پسر عمو بودن عاشق هم بودن میخواستن ازدواج کنن که پدر بزرگشون به دختره میگه تو بچه دار نمیشی با پسر عموت ازدواج نکن خلاصه عروسیشون بهم میخوره و پسره ازدواج میکنه بچه دار شدن و زنش میمیره و در آخر با همون دختر عموش ازدواج میکنه و دختره سفالگری میکنه و اگه اشتباه نکنم اسمشون کاوه و کیمیا بود و اسم زن پسره که مرد نگار بود ممنون میشم کمکم کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

H. A

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
30
پسندها
44
امتیازها
40
  • #3,618
یه رمان دیگه هم بود دختر از دوست اون کسی که دوستشداره خوشش میاد

پسر لکنت داره

اسم پسره بردیا وامیر پارسا اسم دختره هم نفس

دختر هم اخرش میفهمه انتخاب امیر اشتباه بوده واز اول بردیا رو میخواسته
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

آریا۱

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
مدال‌ها
1
  • #3,619
با سلام خدمت تمامی عزیزان
طبق تقاضاهایی که داشتیم مبنی بر زدن این بخش، تاپیک زده شد؛ ولی در صورت رعایت نکردن قوانین تاپیک بسته خواهد شد‌.

قوانین:

●تاپیک برای پیدا کردن رمان های گمنام می باشد، پس لطفا "معرفی" یا "درخواست رمان" نداشته باشید!

●برای پیدا کردن رمان مد نظرتون، فقط کافیه که خلاصه ای از رمان یا نکته های بولد اون‌ رمان که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Kim.Zahra

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,463
پسندها
6,504
امتیازها
27,173
مدال‌ها
14
  • #3,620
سلام دنبال رمانی میگردم که درمورد یک دختر و استادش بود
اسم استاده سهراب سپهری بود
آخر با هم ازدواج میکنن
خیلی چیزی ازش یادم نیست اما یادمه با خواهر استاده دوست میشه
 
امضا : Kim.Zahra
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا