دوستان یه رمانی بود در مورد دختری که خانوادشو از دست داده بود و با خاله اش تارا زندگی میکرد و بعد از مدتی عموش اونو پیدا میکنه و به عمارتشون میبره و اونجا پسر عمه اش امیر ارسلان که خیلی جدیه و همه کارس و بعد از مدتی میخوان دختره رو بکشن پسر عمشم میگه باید با من ازدواج کنی تا در امان باشی در صورتیکه دختره دوستش نداره ولی بعدش عاشقش میشه و بچه دار میشن
دوتا شخصیت باران و باراد هم تو رمان بودن
ممنون میشم اگه میدونید بگید لطفااا