نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,761
سلام و خسته نباشید دنبال رمانی هستم که یه دختر همراه دوست‌هاش توی کافه نشسته و اتفاقی از تلوزیون کافی شاپ یه مسابقه‌رو میبینه که دخترهای زیبا توی اون مسابقه برای ازدواج با یه پسر خوشتیپ و پولدار باهم رقابت می کنن و در اخر برنده نهایی با اون پسر ازدواج میکنه
رمان اگه میتونی عاشقم کن
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,762
سلام دوستان
یک رمانی بود که دختره خانواده اش بهش محل نمی گذاشتند و شوهر خواهرش برای انتقام وتاوان با او ازدواج میکنه ویه دختر هم داشته
و خیلی اذیت دختره میکرده و دختر خواهرش هم می میره واخرش هم خواهر شوهره عاشقش میشه
سلام رمان نه دیگه نمیبخشم
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,763
سلام چندسال پیش این رمان خوندم خیلی ازش یادم نیست فقط اینکه دختره ۱۵ ساله اینا بود که بخاطر وضع بد مالیشون پدرش اینو میده به طلبکارش که ۳۰ سالش بوده .ازدواج میکنن و میره تو خونه پسره .ازش باردار هم میشه بعد کم کم اینا عاشق هم میشن ببخشید چیز زیادی ازش یادم نیست
سلام رمان ازدواج اجباری
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

MEhri______h

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #3,764
سلام وقت بخیر
دنبال یک رمانی هستم که اسمشو یادم نمیاد..درمورد ی پسر و دختری بود که از بچگی همسایه بودن و بدلایلی یکی از این دوطرف بار میکنند و جدامیشن ازهم.حالاهم که بزرگ شدن پسره سره راهه دختره قرار میگیره و یسری اتفاق میافته که میخوان باهم ازدواج کنن.پسره بطرز عجیبی برخورد میکنه طوری که به دختر میگه من از بچگی تورو ذهنم بزرگ کردم حتی مدل موهاش و طرز لباس دختر رو میدونت درصورتی که دختر هیچ یک ازاین ها خبری نداره .ولی اون امارشو کامل داره اینکه چی دوست داره یانداره ممنونم ازتون
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,765
سلام.روز بخیر
دختر قصه مون با شوهر خاله اش که فک کنم پسرعموشم بود میرفت مهمونی(رابطشون فامیلی بود نه چیز خاصی درضمن از خالشم داشت جدا میشد) فک کنم اسم پسره هم ارمان بود
خلاصه تو یه مهونی درگیر میشه و میمیره.دخترهم فرار میکنه میاد خونه.برادر پسره هم طراح بود از خارج میاد.مراسم عزاداری که تموم میشه پلیس میاد سراغ دختره و مشخص میشه که خواستگارش که مدتی باهاش دوستم بوده زده شوهرخاله هرو کشته.بابای دختره عصبانی میشه و پرتش میکنه خونه پیرزنی که اشناشون بوده.پسر عموش که میخواد برگرده خارج میگه بیا عقدت کنم ببرمت.اینم قبول میکنه و بعدها میفهمه که این پسر از خیلی قبلتر دوسش داشته و ....خوشبخت میشن.
کسی اگه رمان رو میدونه به منم بگه لطفا ظاهرا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

mobina.yz

رفیق جدید انجمن
سطح
2
 
ارسالی‌ها
71
پسندها
171
امتیازها
578
مدال‌ها
3
  • #3,766
امضا : mobina.yz
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Hedie.k

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
22
پسندها
59
امتیازها
90
  • #3,767
یه رمان معرفی میکنید که دختره از بچگی با پسره بزرگ شده باشه و مسئولیت و کاراش با پسره بوده و یه جورایی اجازه ش دست اونه
مثل لیلی عاشق است
رمان عشق گیسو
 

Hedie.k

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
22
پسندها
59
امتیازها
90
  • #3,768
سلام

یه رمان بود که دختره برای کار میره پرستار بشه بعد میفهمه کسی که قراره پرستارش بشه یه پسر جوونه که از لحاظ عقلی مشکل داره عاشقش میشه بعد میفهمه پسره پلیس بوده بخاطر کارش مجبور به فیلم بازی کردن شده
اسمشو فهمیدی به منم بگید لطفا:458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 

Hedie.k

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
22
پسندها
59
امتیازها
90
  • #3,769
سلامم میشه تیپ رمانایی رو بگین ک پسره به دختره خ**یا*نت میکنه ولی بعدش پشیمون میشه؟
مدیسا
اسم شخصیت اصلیش مدیسا و سیاوشه و مثل اینکه شخصیت های اصلیش واقعی ان و این رمان هم تا حدودی بر اثاث واقعیته
 

Hedie.k

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
22
پسندها
59
امتیازها
90
  • #3,770
سلام دنبال رمانی میگردم که درمورد یک دختر و استادش بود
اسم استاده سهراب سپهری بود
آخر با هم ازدواج میکنن
خیلی چیزی ازش یادم نیست اما یادمه با خواهر استاده دوست میشه
دانشگاه دیوونه ها
چک شه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا