نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sardar۲۲۲

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
  • #3,811
یه خواهر برادر دوقلو هستن ک تو رشته معماری قبول میشن یکی داخل کشور اون یکی خارج کشور اما یهو برادر تصادف می‌کنه میره تو کما خواهر برای این ک جای برادرش تو دانشگاه نگیرن تا وقتی ک از کما خارج بشه میری جای اون دانشگاه خارج از کشور و مجبور میشه با دوستای برادرش باشه یکی اسمش دنیل بود اون یکی هم اسمش پرهام بود‌‌اگه اشتباه نکنم کسی اسم این رمان رو می‌دونه ؟؟
 

رها1375

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
87
پسندها
74
امتیازها
178
مدال‌ها
1
  • #3,812
سلام
یه رمان بود
خانواده ی پسر بخاطر اینکه یه دختری رو میخواسته که مناسب خانواده نبوده میندازن بیرون و پسر بی پول میمونه
معتاد میشه و دست به دزدی میزنه
دقیقا همون موقعی که داشته دزدی میکرده دوست دانشگاهش(دختر) که پسره اذیتشم میکرده میبینتش و سعی میکنه کمکش کنه
حتی تو یکی از قسمتاس دختر و پسر تو کافه بودن و پسر گیتار میزنه...
و بعد میبرنش کمپ...
و عاشق هم میشن... اخرشم زیاد خوب تموم نمیشه...دختره میمیره


لطفا اگه میدونیدبگید
رمان پرستار من
 

Fatemeh.hoseini

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
213
پسندها
1,989
امتیازها
11,933
مدال‌ها
10
  • #3,813
سلام من دوباره اومدم یه تیکه از یه رمان بگم ببینم خوندید یانه.
اونطور که یادمه، پسره و دختره زوری باهم ازدواج می‌کنن، برادر دختره هم باخواهر پسره ازدواج میکنه.
یکم که میگزره دوستِ دختره یه پسر رو سر کار میزاره و دختره با هم دستی چند نفر میرن که پسره رو زایه کنن. وسط نقشه شون شوهر دختره از راه میرسه و دعوا میشه چند وقت میگذره باهم حرف میزنن و خوب میشن
بعد چندوقت طلاق میگیرن از هم(یادم نیست دلیلشو) دختره هم نمی‌دونسته که حامله است.
دختره میره خارج جون برادرش و زن و بچه هاش اونجا هستن، اونجا یه پسر عاشق‌اش میشه و میخواد باهاش ازدواج کنه، دختره به دلیل دیدن خانواده پسره میره ایران که اونحا شوتر قبلیش رو میبینه و بعد اتفاقاتی به هم بر می‌گردن
 
امضا : Fatemeh.hoseini
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Zahra.D_T

تدوینگر ازمایشی
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,260
پسندها
20,138
امتیازها
43,073
مدال‌ها
20
  • #3,814
یه خواهر برادر دوقلو هستن ک تو رشته معماری قبول میشن یکی داخل کشور اون یکی خارج کشور اما یهو برادر تصادف می‌کنه میره تو کما خواهر برای این ک جای برادرش تو دانشگاه نگیرن تا وقتی ک از کما خارج بشه میری جای اون دانشگاه خارج از کشور و مجبور میشه با دوستای برادرش باشه یکی اسمش دنیل بود اون یکی هم اسمش پرهام بود‌‌اگه اشتباه نکنم کسی اسم این رمان رو می‌دونه ؟؟
رمان آرمینا
 

♣♥Roghaeih♥♣

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
87
امتیازها
103
  • #3,815
رمانی که توش بچه باسه هر چن تا میدونید بگید
زروان و روز نود و سوم و عشق طواف و بانوی قصه و زندگی خصوصی رو خوندم
بچه های شیطون + دخی شیطون
یک بغل تنهایی
توبه ی گرگ
 

atenaaa

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
3
پسندها
8
امتیازها
0
  • #3,816
سلام دوستان
یه رمان بود ک دختره حامله میشه بعد دختره میخواد ک بچرو بندازه ولی پسره زندونیش میکنه تو زیرزمین خونش
خوندین همچین چیزی ایا؟:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9:
 
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Asalap

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
  • #3,817
سلام دوستان
رمانی ک دنبالشم درباره ی دختریه ک خونه ش اتیش میگیره مجبور میشه بره با خواهرش ک تازه با یه پسر پولدار اردواج کرده زندگی کنه شوهر خواهرش دوتا داداش دوقلو داره جفت داداشا عاشق دختره میشن یکی از داداشا هم مشکل قلبی داره
ممنون میشممم اسمشو بگید :praying::(
دلواپس توام
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

♣♥Roghaeih♥♣

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
87
امتیازها
103
  • #3,818
یه خواهر برادر دوقلو هستن ک تو رشته معماری قبول میشن یکی داخل کشور اون یکی خارج کشور اما یهو برادر تصادف می‌کنه میره تو کما خواهر برای این ک جای برادرش تو دانشگاه نگیرن تا وقتی ک از کما خارج بشه میری جای اون دانشگاه خارج از کشور و مجبور میشه با دوستای برادرش باشه یکی اسمش دنیل بود اون یکی هم اسمش پرهام بود‌‌اگه اشتباه نکنم کسی اسم این رمان رو می‌دونه ؟؟
سلام عزیزم رمان ارمینا رو چک کن
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *chista*

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,087
پسندها
23,080
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #3,819
رمانی که دختره مشکل روحی روانی داشته باشه و لجباز و زبون دراز هم نباشه که چه بهتر اگر می شناسید لطفا معرفی کنید.
آرام ناآرام
 
امضا : Shiva.Panah

amin tiam

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
38
امتیازها
33
مدال‌ها
1
  • #3,820
رمانی که ۴ تا برادراند به اسم امیر کیان و امیر حسین و امیرعلی و امیر محمد و یه خواهر دارند به اسم نازگل و
پدرشان فوت کرده
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا