مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #431
سلام ببخشید یه رمان بود دقیق یادم نی داستانش درمورد یه دختره بود که شوهرش بخاطر دوست زنه باهاش ازدواج کرد
بخاطر اینکه معشوقش که دوست دختره رو ببینه ازدواج کرد دختره نقاش بود
بعد مامانش میمیره دختره درخواست طلاق میده یه شب یکی از لاتای کوچشون میاد خونه دختره بعد باهاش درگیر میشه دختره فرار میکنه میره خونه خودش و شوهرش
سلام عزیزم اسم این رمان انتخاب دوم هست
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #432
سلام یه رمان هست که دختره بی حجابه وزیاد معتقد نیس ویه پسر هست که مذهبیه که هردو باهواپیما سقوط میکنن دختره عاشق پسره میشه ویه مدت گمش میکنه بعدکه پیداش میکنه پسره قانعش میکنه وادم مذهبی میشه وکلی درد سرمیکشن تا ازدواج کنن کسی اسمشومیدونه؟
ادم و حوای رو سرچ کن البته دوجلد هست ادم و حوای 1و 2
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #433
ا
سلام یه رمان بود که یه دختره که خیلی ادم ازادیه ویه پسر مذهبی باهواپیما سقوط میکنن دختره عاشق پسره میشه یه مدت گمش میکنه وقتی پیداش میکنه پسره براش ازدین میگه ودختره هم یه ادم معتقدمیشه وکلی دردسرمیکشن تاباهم ازدوا
[/QUOTEادم و حوا 1و2
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #434
برای من بمان برای من بخوان و جلد دومش صدای عطر نفسات هست
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #435
سلام خسته نباشید جلد دوم رمانی رو میخواستم
اسمش یادم نیست ولی داستان راجب دختری بود که تو بیمارستان کار میکرد ودوستش که عاشق پسری به اسم نیما بود یک دفعه غیبش میزنه ودر نتیجه نیما میخواد با زور وتهدید با نیلوفر ازدواج کنه
گفته بودی دوستم داری بی اندازه اسم رمانش
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #436
سلام خسته نباشید جلد دوم رمانی رو میخواستم
اسمش یادم نیست ولی داستان راجب دختری بود که تو بیمارستان کار میکرد ودوستش که عاشق پسری به اسم نیما بود یک دفعه غیبش میزنه ودر نتیجه نیما میخواد با زور وتهدید با نیلوفر ازدواج کنه
گفته بودی دوستم داری بی اندازه اسم رمان هست
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #437
سلام خسته نباشید جلد دوم رمانی رو میخواستم
اسمش یادم نیست ولی داستان راجب دختری بود که تو بیمارستان کار میکرد ودوستش که عاشق پسری به اسم نیما بود یک دفعه غیبش میزنه ودر نتیجه نیما میخواد با زور وتهدید با نیلوفر ازدواج کنه
گفته بودی دوستم داری بی اندازه 2
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #438

Tara.zzz

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #439
سلام من یه رمان خوندم دختر توی خونشون جن داشتن و بعد از چند وقت این جنه عاشق دختره میشه و صبح ها دختره رو زخمی میکنه و شب خودش زخماش رو خوب میکنه
اگه کسی این رمان رو خونده لطفا اسمش رو بگه
 

fafagoli2823

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/12/19
ارسالی‌ها
10
پسندها
3
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #440
سلام من دنبال اسم یه رمان میگردم ممنون میشم کمکم کسی اگه میدونه بگه...داستان درباره ی یه دختر بود ک تو بچگیاش اضافه وزن داشته همه ام اذیتش میکردن رفیقش یه پسره بوده ک همیشه با همدگیه بودنبه پسره علاقه داشته بچگیاش ولی ی روز میشنوه ک پسره ام داره مسخرش میکنه از اونجا به بعد بیخیال پسره ام میشه و فقط رفیقش میمونه..به ی دلیلی چن سالی خانواده ها رفت و آمد نمیکنن تا بعد چن سال دختره وقتی استاد دانشگاه شده تو همونجا با پسره برخورد میکنه شروع رمانشم از همینجا بود که روز اول کاریشه و اینا
هیچکی مثل تو نبود هستش عزیزم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Niyosha22
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
139
عقب
بالا