سلام
دو سال پیش یه رمان خوندم، الان اسمش رو یادم نمیاد
دخترِ _اسمش رو یادم نیست_ از قشر ضعیف خانواده بود
پدرش میخواست اجباراً شوهرش بده که دختر فرار میکنه و گیرِ یه زن میافته که دخترهای فراری رو جمع میکرد و ازشون فیلم میگرفت و دخترها مجبور بودن برای پخش نشدن فیلم، دزدی کنند
دخترِ با یه پسر _احتمالا علی_ آشنا میشه که پلیس هم بوده
دیگه زیاد چیزی یادم نیست
آهان! علی نمیدونست دختر دزده. بهروز که دخترِ با دوستهاش و همون زن میرن دزدی و پلیس میاد که یکیشون علیِ
علی میذاره دختره بره
دیگه هیچی یادم نیست
کسی اسمش رو میدونه؟