مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • #801
سلام
یه رمان ذهنمو درگیر کرده پیداش نمیکنم اسمشو
اسم پسره فکر کنم سالار بود ارباب یه روستا یه دختره از دست اربابش فرار میکنه و این پسره نگهش میداره فکر کنم پدراشون همو میشناختن اسم دخترو یادم نمیاد دنبالش بودن ولی پسره یه برادر داشته به اسم سامیار که به یه دختر ت*جاوز کرده دختره هم گفته باید منو برادرت صیغه کنه یعنی صیغه ی سالار بوده
خیلی قاطی شد ولی درست یادم نیست ممنون میشم کمکم کنید
رمان عشق ارباب رو چك کنید، مطمئن نیستم
 
امضا : Cãlypso

پرسا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
9
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #802
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Cãlypso

davoodiia

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
11/3/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
0
سن
31
سطح
0
 
  • #803
سلام این خلاصه یک رمان ایرانی خارجیه ممنون میشم اسمش رو بهم بگین
دختری هست که در رستوران و فروشگاه ها کار میکنه و مخارجش رو در میاره ولی از طرف پدر و برادرش مورد آزار و اذیت قرار میگیره و پدرش میگه تو بچه ی من نیستی بعد از مدتی یه پسر پیداش میکنه و با خودش میبرتش و کمکش میکنه درس بخونه و وکیل بشه و کم کم دختر و پره عاشق هم میشن و دختر از حرف های پسره متوجه میشه که وقتی مادرش از ایران فرار کرده بوده به پدر این پسر پناه میاره و عاشق هم میشن اما بعد یه مدت فکر میکنه پدره بهش خ**یا*نت کرده و فرار میکنه و با پدر این دختر ازدواج میکنه و اوضاعش بد میشه . کم کم بنا به شرایطی پسره دختره رو بر میگردونه ایران پیش خانواده مادرش و خودش بر میگرده کشورش و دختره بعد از مدتی از گذشته مادرش با خبر میشه و چون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #804
سلام این خلاصه یک رمان ایرانی خارجیه ممنون میشم اسمش رو بهم بگین
دختری هست که در رستوران و فروشگاه ها کار میکنه و مخارجش رو در میاره ولی از طرف پدر و برادرش مورد آزار و اذیت قرار میگیره و پدرش میگه تو بچه ی من نیستی چون مدام م**س.ت میکرده و اون شبی که با مادر دختر رابطه داشته و همسرش باردار میشه رو یادش نیست بعد از مدتی یه پسر پیداش میکنه و با خودش میبرتش و کمکش میکنه درس بخونه و وکیل بشه و کم کم دختر و پره عاشق هم میشن و دختر از حرف های پسره متوجه میشه که وقتی مادرش از ایران فرار کرده بوده به پدر این پسر پناه میاره و عاشق هم میشن اما بعد یه مدت فکر میکنه پدره بهش خ**یا*نت کرده و فرار میکنه و با پدر این دختر ازدواج میکنه و اوضاعش بد میشه ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

پرسا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
9
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #805
سلام
یه رمان ذهنمو درگیر کرده پیداش نمیکنم اسمشو
اسم پسره فکر کنم سالار بود ارباب یه روستا یه دختره از دست اربابش فرار میکنه و این پسره نگهش میداره فکر کنم پدراشون همو میشناختن اسم دخترو یادم نمیاد دنبالش بودن ولی پسره به اسم سامیار.
خیلی قاطی شد ولی درست یادم نیست ممنون میشم کمکم کنید
کسی اسم این رمانو نمیدونه:crying::crying:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

SH _ Z

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
16/12/19
ارسالی‌ها
47
پسندها
99
امتیازها
103
سطح
0
 
  • #806

پرسا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
9
پسندها
14
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #807

نازگل

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
13/3/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #808
سلام
دوتا رمان و میخوام
اولی یه دختری بود که به دلیل اینکه خانوادش باهاش رفتار گرم و صمیمی نداشتن و فقط برادر بزرگش با اون خوب بود خیلی روحیه ضعیف و شکننده ایی داشت دختره ریاضیش خیلی خوب بود ، و به دلیل اینکه روحیه ضعیفی داشت و کمبود محبت داشت وابسته ی دوست صمیمی برادر کوچکش شد ولی خب اونم دختررک اذیت کرد دختره هم برا اینکه روحیش و بسازه رفت خارج
دومین رمانم درباره ی یه دختره ایی که عربه بعد با یه پسره بوتیک دار ازدواج میکنه بعد موقعی که اون حامله بوده همسرش فوت میکنه دختره هم وقتی بچه هاش به دنیا میان به دلیل فقیری مجبور به عقد با مردی میشه
اینم بگم که دوتا دختر دوقلولو به دنیا اورد و کسی که باهاش ازدواج کرد توی بازاز حجره و اینا داشت

لطفا هرکی اسم حتی یکیشونم میدونه بگه مرسی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #809
سلام
دوتا رمان و میخوام
اولی یه دختری بود که به دلیل اینکه خانوادش باهاش رفتار گرم و صمیمی نداشتن و فقط برادر بزرگش با اون خوب بود خیلی روحیه ضعیف و شکننده ایی داشت دختره ریاضیش خیلی خوب بود ، و به دلیل اینکه روحیه ضعیفی داشت و کمبود محبت داشت وابسته ی دوست صمیمی برادر کوچکش شد ولی خب اونم دختررک اذیت کرد دختره هم برا اینکه روحیش و بسازه رفت خارج
دومین رمانم درباره ی یه دختره ایی که عربه بعد با یه پسره بوتیک دار ازدواج میکنه بعد موقعی که اون حامله بوده همسرش فوت میکنه دختره هم وقتی بچه هاش به دنیا میان به دلیل فقیری مجبور به عقد با مردی میشه
اینم بگم که دوتا دختر دوقلولو به دنیا اورد و کسی که باهاش ازدواج کرد توی بازاز حجره و اینا داشت

لطفا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] *Pantea*

wrazeinab98

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
14/3/20
ارسالی‌ها
8
پسندها
22
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #810
سلام دوستان
یه رمان میخوام که اسم شخصیت هاش رو یاد نمی یاد
موضوع از این قراره که دختر داستان طراح مبله و دنبال کار میگرده بعد یه نفر بهش یه پسری معرفی میکنه که کارگاه داره و بهش پیشنهاد میده باهم کار کنن ودر مسابقه ای شرکت کنن تو اون مسابقه برنده میشن اسم طرحشون رو هم عقیق سبز میذارن و این ها تو مدت کار باهم عاشق هم دیگه شدن اما یه اتفاقی میافته که پسر داستان تو قرض میافته و به زندان میره دختر دداستان هم برای اینکه به پسره کمک کنه از پدرش پول میخواد پدرش هم در مقابل براش شرط میذاره که باید با پسر عموت ازدواج کنی دختره مجبور میشه با پسر عموش ازدواج کنه و به خارج بره وبعد چند سال دوباره به ایران برمیگرده و تو شرکت همون پسره مشغول به کار میشه متاسفانه تا همینجاش رو یادمه
ممنون میشم کمکم کنید
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا