مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ebrahem

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/4/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #921
سلام دنبال این رمانم:دختری سرپرستی برادر زادشو بهعهده میگیره .درشرکتی کارمی کنه ریس شرکت از او می خواهد با او عقد غیابی کند تا اسپرم پسرش از خارج فرستاده شود تا بتواند که این دختر رو بار دارکند که نوه دار شود
 

Gomnam.G-M

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
2/6/19
ارسالی‌ها
170
پسندها
2,944
امتیازها
16,413
مدال‌ها
8
سطح
11
 
  • #922
سلام دنبال این رمانم:دختری سرپرستی برادر زادشو بهعهده میگیره .درشرکتی کارمی کنه ریس شرکت از او می خواهد با او عقد غیابی کند تا اسپرم پسرش از خارج فرستاده شود تا بتواند که این دختر رو بار دارکند که نوه دار شود
کوه پنهان نیست
 

sara_bm

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
20/4/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #923

سلام ممنون ميشم تو پيدا كردن اين رمان بهم كمك كنيد
رمان در مورد دختريه كه متوجه ميشه ماشينى به طور ناشناس اونو تعقيب ميكنه. بعد صاحب اون ماشين كه يه پسرس از اون دختر خواستگارى ميكنه و موقع عقد پسره غيب ميشه كه بعد ها مشخص ميشه قصدش انتقام بوده
 

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #924

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #925
اسم خیلی قشنگی داشت و با همون منو گول زد.
اینقدر از پسره بدم اومد که حذفش کردم. فقط یادم میاد اسم پسره سروش شهلا بود. و اون دختر صیغه‌ایه فرحانه بود.
رمان ماهیماه نیست؟؟؟
 

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته کتاب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/3/20
ارسالی‌ها
1,049
پسندها
22,879
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
سطح
31
 
  • #926
سلام.پسره استاد دانشگاه بود زنش چند سال بود که ولش کرده بود رفته بود خارج و بهش خــ ـیانـت کرده بود ولی هنوز طلاق نگرفتند.پسره با برادر زنش همکارم اونم تدریس می‌کنه.مدتی هست که پسره یه خانم مطلقه‌ای رو صیغه کرده.مادر دختره با خواهردختره و شوهرش زندگی می‌کنه و از وقتی فهمید دخترش صیغه شده نگاشم نمیکنه.حالا داستان اونجایی شروع میشه که زنه پسره برمیگرده خونه
در آخر پسره با زن صیغه ایش ازدواج می‌کنه
زن صیغه‌ای تو یه شرکتی کار می‌کنه که صاحبش عاشقش شده و رییس دختره وکیل استاده هم هست تو ماجرای طلاق پسره ولی دختره نمیدونه...زن خــ ـیانـت کار پسره یکبار می‌ره شرکت عابروی زن صیغه‌ای شو می‌بره و رییس اخراجش می‌کنه...این خانم تو شرکت یه دوست خیلی صمیمی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Shiva.Panah

•[TINA]•

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,453
پسندها
6,353
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #927
من دنبال رمان پیک موتوری هستم البته جلد دومش ولی پیداش نمیکنم کسی داره این رمان رو به من کمک کنه ممنون میشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MILAN

Sari

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/12/19
ارسالی‌ها
27
پسندها
22
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #928
سلام دوستان دنبال یه رمانی میگردم که توش دختره خانواده ی خشک مذهبی داشت چند تا برادر داشت بعد میخواست با همکلاسیش ازدواج کنه خانواده اش فهمیدن همه چی خراب شد بعد تو زمان جنگ انگار مادر دختره با باباش میره جنوب که مامانه حامله بوده و این وسط یه اتفاقایی میفته که بابائه مجبور میشه بره کمک بیاره بعد درد زایمان این شروع میشه و یه حاجی میاد نجاتش میده و بچه اش و به دنیا میاره بعد همین حاجی مواظب دختره بوده و انقدر به پسرش از این دختره میگه تا عاشقش میشه و یه اتفاقایی میفته که پسره کلا از دین و همه چی زده میشه سر همین دختره ولی دختره رو میدن به یه بی خاصیت که دختره دوستش نداشته که بعدا ان به دختره تهمت میزنه این بچه ی من نیست که حاجی ام پشتش در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MILAN

۷۹۷۹Kimia

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
21/4/20
ارسالی‌ها
3
پسندها
7
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #929
دوستان یه رمان دوجلدی بود چندسال پیش خوندم اسمشو یادم نیست در مورد یه دختره بود با پسری دوست بود بعد یه روز پسره تو پارک باهاش قرار گذاشت پسره باهاش بهم زد دختره رو دوست نداشت بعد رفت خارج بعد از چند سال برگشت عاشق خواهر دختره شد دختر به خواهرش گفت که ما قبلا دوست بودیم بعد خواهر دختره خودشو از پنجره پرت کرد پایین
سلام ببخشید چجوری میتونم یه رامان که دختره دو تا برادر داره امیر وارمان بعد برادرش بیرونش میکنه میره کار پیدا کنه پیش عموش استخدام میشه حرف نمیزنه واسم پسرش سیاوش هست
 

SAahell

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
10/4/20
ارسالی‌ها
31
پسندها
359
امتیازها
1,723
سطح
0
 
  • محروم
  • #930
اسم پسر رمان توماژ بود که دوست خواهرش پدرش میوفته زندان دختره هم با برادر کوچیکش میاد خونه ی اینا بعد چون اینا نامحرمن میگن صیغه بشین که بعد عاشق هم میشن
 
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها] MILAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا