مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

الهام دلخوش

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2/2/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
13
امتیازها
40
  • #611
دوستان کسی رمان های که گفتم نمی شناخت که اسمشو بهم بگه
 

S_j

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
  • #612
دوستان یک رمان خوندم که اسمش یادم نیست ، از اونجا شروع میشه که دختر داستان به خاطره تهیه دارو های مادرش شب سوار ماشین سفید رنگ میشه و باهاش رابطه برقرار می کنه و پسره متوجه میشه که دختره اولین رابطه رو داشته ، پسره که پزشک دندان پزشک سعی می کنه که به دختر کمک کنه ، عاشقش میشه و بعد متوجه می شن که فامیل هم هستن و در آخر با هم ازدواج می کنن کسی اسم این رمان می دونه بهم بگه خواهشمی کنم
رمان غریبه ای آشنا رو چک کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] HanAneH

الهام دلخوش

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2/2/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
13
امتیازها
40
  • #613

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
18/12/19
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,896
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
25
  • #614
امضا : Banafshe

الهام دلخوش

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2/2/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
13
امتیازها
40
  • #615

الهام دلخوش

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2/2/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
13
امتیازها
40
  • #616
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Violet-B

H.SH

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
3/2/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
0
  • #617
سلام دوستان
رمانی ک دنبالشم درباره ی دختریه ک خونه ش اتیش میگیره مجبور میشه بره با خواهرش ک تازه با یه پسر پولدار اردواج کرده زندگی کنه شوهر خواهرش دوتا داداش دوقلو داره جفت داداشا عاشق دختره میشن یکی از داداشا هم مشکل قلبی داره
ممنون میشممم اسمشو بگید :praying::(
با سلام
اسم این رمان هست .دلواپس توام.
 

الهام دلخوش

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
2/2/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
13
امتیازها
40
  • #618
دوستان کسی رمانی که گفتم نمی شناخت ، دکتر توی یک آزمایشگاه کار می کنه و به خاطر پدرش که توی زندانه با پسر خانواده ازداوج می کنه پسره همش کتکش می زده تا در آخر عاشقش میشه
 

H.SH

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
3/2/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
0
  • #619
سلام
رمانی که دنبالشم درباره دختریه به اسم ماه بانو که پدرش پلیس هستش و دشمنان پدرش او را گروگان می گیرند و یک پسر که باربد نام داره و برادر رییس باند هست اونو میزنه و ازش فیلم میگیره و برای پدرش میفرسته پسر عمو دختره هم اون رو دوست داشته و باربد عاشق دختره میشه ... اگه کسی میدونه ممنون میشم بگه
 

Mahsa_sheykh

کاربر انجمن
سطح
13
 
تاریخ ثبت‌نام
20/9/19
ارسالی‌ها
364
پسندها
3,277
امتیازها
16,763
مدال‌ها
14
  • #620
سلام یه رمان بود در مورد یه دختره که داداشش عاشق یه دختره بود که داداش دختره نمیزاشت اینا بهم برسن بعد اون دوتا باهم فرار میکنن و عقد میکنن . داداش دختره هم میره خواهره رو میدزده میبره عقدش میکنه و اذیتش میکنه . بعد اون دوتا زمانی برمیگردن که بچه دار شده بودن .فک کنم اسم یکی از دخترا ترگل یا نازگل همچین چیزی بود . دختره هم همش از پسره میترسید ولی مامان پسره خیلی هواشو داشت و اینا
عشق‌و تازیانه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا