متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعر مجموعه شعر سایه و روشن| بیتا صادقی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ملکه جهنمی❄
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 516
  • کاربران تگ شده هیچ

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,609
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #11
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,609
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #12
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,609
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #13
چه سخت است سوز دل
این شاعر دل سوخته.
درد دلش باشد چون
آوازی ناخوانده
گوهر اشک در چشمانش
حلقه زد ای خدا
تورا به خودت سوگند که
جانش در آتش است بیا
خدایا بیا و تنها پناه
قلبش تو باش
که سوز گریه بی‌صدایش
دل کوه و کویر لرزانده
اشک پاکش شد آتش جانش
ای خدا بیا و باش یارش
ای خدا بیا که قلبش بی‌تو
شده طوفانی درمانده
ز اشک شد دریاچه‌ای از غم
زیر پایش ولی او مانده
یزددان نورش رسان که شکسته دلش
در غروب و تاریکی‌ها مانده
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,609
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #14
پس از مرگ تابوت مرا مجالی نیست
برای تدفینم تنها آغوش تو کافیست
هر آن گه که تابوت کرد جسمم را سرای
نیک دان که مرا بی‌تو آرَمگاهی نیست
مپندار که گر مباشی آرامیده ام از جبر که
گر یک دم نباشی در دم هر ثانیه مرگی است
شاید نفس کشم بی تو من روز و شب
لیک تو دان بر من هر نفس جز خفگی نیست
گر رسد وقت روزی که شود تابوتم آن سرا
نیارآمم مگر دست تو رهرو آن تابوت نیست
 
امضا : ملکه جهنمی❄

ملکه جهنمی❄

گوینده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,866
پسندها
16,609
امتیازها
44,373
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #15
دلم رویا میخواهد
رویایی به طول یک ابدیت
به بلندای یک جاده
رویایی به زلالی برف
خوشه ای آرامش میخواهم
میان ابری از خیال
نوازشی از جنس دست خورشید و باران را میخواهم
ترانه‌ای مثل نغمه‌ی بلبل و سوختن شمع
رهایی را همچون باد میخواهم
من از این دنیا چیزی نمیخواهم
فقط آرامش میخواهم
 
امضا : ملکه جهنمی❄

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا