- ارسالیها
- 484
- پسندها
- 3,070
- امتیازها
- 17,083
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #1
مجموعه اشعار: کوچ نشین با غم.
شاعر: شبآرا.
مقدمه:
ای غمی که نمیروی از بند زندان دلم؛ کی میشوی پرستو و کوچ میکنی تو از دلم؟
هزاری فصل گذشت و تو ماندی؛ شاید تنها تویی که هستی وفادار دلم؟
غما که خیلیا آمدند به این خانه ی دلم؛ ولی آخرش یک من ماند و تو ای غمم.
ای غم هر که دوستش میداشتیم کوچ دوست شد؛ که انگار تنها تویی دوستدار دلم؟
باشد سرای تو دل من؛ ولی حواست باشد منم امیدم دل است و داقان است با تو دلم!
شاعر: شبآرا.
مقدمه:
ای غمی که نمیروی از بند زندان دلم؛ کی میشوی پرستو و کوچ میکنی تو از دلم؟
هزاری فصل گذشت و تو ماندی؛ شاید تنها تویی که هستی وفادار دلم؟
غما که خیلیا آمدند به این خانه ی دلم؛ ولی آخرش یک من ماند و تو ای غمم.
ای غم هر که دوستش میداشتیم کوچ دوست شد؛ که انگار تنها تویی دوستدار دلم؟
باشد سرای تو دل من؛ ولی حواست باشد منم امیدم دل است و داقان است با تو دلم!
آخرین ویرایش