انجمن يك رمان، به من اين فرصت رو داد تا اطرافيانم رو بيشتر بشناسم، باهاشون ارتباط برقرار كنم و در نهايت، بتونيم دوستي خوبي رو شروع كنيم.
برخلاف تصوراتم، انجمن سرد و بي روح نبود، آدمهاي خونگرم و مهربون زيادي در اون پرسه مي زدند كه دلِ هاي يخ زده رو ذوب مي كردند.
با خيلي ها اشنا شدم، حالا كم يا زياد!
بعضي هارو رنجوندم، ناراحتشون كردم اما بي منظور بوده! مي خوام بدونن كه من آينده نگرم، اگر كاري رو ميكنم، مسلماً براي خودِ طرفِ مقابلمه، پس دلخور نشه و دركم كنه!
دور از اينا، خيلي خوشحالم كه دليلِ لبخند ها شدم(=
tromprat
از اينكه كسي قضاوتشون كنه، بيزارن و بر عكس تصورات برخي، آدمِ خيلي صبور و خوش برخوردي هستند. يك نويسنده ي درجه يك و يك شخصيتِ گاهي عصبي!
گاهي بي انگيزه اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.