- ارسالیها
- 3,410
- پسندها
- 4,928
- امتیازها
- 33,273
- مدالها
- 19
کیم من دردمندی ناتوانی
اسیری خستهای افسردهجانی
تذروی آشیان بر باد رفته
به دام افتادهای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز گویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
درین محفل چون من حسرتکشی نیست
به سوز سینه من آتشی نیست
الهی در کمند زن نیفتی
وگر افتی به روز من نیفتی
میان بربسته چون خونخواره دشمن
دلآزاری به آزار دل من
دلم از خوی او دمساز درد است
زن بدخو بلای جان مرد است
زنان چون آتشند از تندخویی
زن و آتش ز یک جنسند گویی
نه تنها نامراد آن دلشکن باد
که نفرین خدا بر هرچه زن باد
نباشد در مقام حیله و فن
کم از ناپارسا زن پارسا زن
زنان در مکر و حیلت گونهگونند
زیانند و...
اسیری خستهای افسردهجانی
تذروی آشیان بر باد رفته
به دام افتادهای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز گویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
درین محفل چون من حسرتکشی نیست
به سوز سینه من آتشی نیست
الهی در کمند زن نیفتی
وگر افتی به روز من نیفتی
میان بربسته چون خونخواره دشمن
دلآزاری به آزار دل من
دلم از خوی او دمساز درد است
زن بدخو بلای جان مرد است
زنان چون آتشند از تندخویی
زن و آتش ز یک جنسند گویی
نه تنها نامراد آن دلشکن باد
که نفرین خدا بر هرچه زن باد
نباشد در مقام حیله و فن
کم از ناپارسا زن پارسا زن
زنان در مکر و حیلت گونهگونند
زیانند و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.