نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دفتر شعر دفتر شعر، شعر را دوست دارم | کاربر Arjmand

  • نویسنده موضوع آبی پَرَست؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,191
  • بازدیدها 9,507
  • کاربران تگ شده هیچ

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,111
تو یک عاشقانه ی قدیمی هستی


بوی عجیبی از تو به مشام می رسد


بویی که در عصرهای گرم تابستانی نهفته است


بویی که نمی دانم


از دست هایت


از موهایت


از چشمانت می رسد


با این همه بویی از تو به مشام می رسد


بویی که در عصرهای گرم تابستانی نهفته است





مظف_طیب_اسلو
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,112
دیدم که از دستت عصبانی نیستم؛


دلشکسته نیستم،


قهر نیستم،


هربار که هوای رفتن به سرم می زند


می روم در گوشه ای تنها می نشینم


تا این سودا از خیالم بگذرد


می دانم اگر بروم


هرگز به اینجا بازنخواهم گشت


با تو “هیچ چیز” نیستم..!




جمال_ثریا
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,113
صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را


سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را





شِکرفُروش که عمرَش دراز باد چرا


تَفَقُّدی نکُند طوطیِ شِکرخا را؟





غرورِ حُسنت اجازَت مَگَر نداد اِی گُل


که پُرسِشی نکُنی عَندَلیب شیدا را؟





به خُلق و لطف توان کرد صیدِ اهلِ نظر


به بند و دام نگیرند مرغِ دانا را





ندانم از چه سبب رنگِ آشنایی نیست


سَهی‌قَدانِ سیَه‌‌چشمِ ماه‌سیما را





چو با حبیب نِشینی و باده پِیمایی


به یاد دار مُحِبّانِ بادپیما را





جُز این قَدَر نَتوان گفت در جَمالِ تو عیب


که وضع مِهر و وفا نیست رویِ زیبا را





در آسمان نه عجب گَر به گفتهٔ حافظ


سُرودِ زُهره به رقص آورد مسیحا را





حافظ
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,114
برای تو فصلی اورده ام


از آیه های شفاف


برای تو دستی اورده ام


از تبر زین و عشق


برای تو اسبی اورده ام


با یالی از افق های ناشناخته.





نسرین_جافری
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,115
چون سنگها صدای مرا گوش می کنی

سنگی و ناشنیده فراموش می کنی

رگبار نوبهاری و خواب دریچه را

از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی

دست مرا که ساقه ی سبز نوازش است

با برگهای مرده هماغوش می کنی

ای ماهی طلائی مرداب خون من

خوش باد مستیت که مرا نوش می کنی

تو دره ی بنفش غروبی که روز را

بر سینه می فشاری و خاموش می کنی

در سایه ها فروغ تو بنشست و رنگ باخت

او را به سایه از چه سیه پوش می کنی؟

شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز

آخر مرا شناختی ای چشم آشنا

چون سایه دیگر از چه گریزان شوم ز تو

من هستم آن عروس خیالات دیرپا

چشم منست اینکه در او خیره مانده ای

لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟

در فکر این مباش که چشمان من چرا

چون چشم های وحشی لیلی سیاه نیست

در چشم های لیلی اگر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,116
دخترک خنده کنان گفت که چیست

راز این حلقه زر

راز این حلقه که انگشت مرا

این چنین تنگ گرفته است به بر

راز این حلقه که در چهره او

اینهمه تابش و رخشندگی است

مرد حیران شد و گفت

حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است

همه گفتند : مبارک باشد

دخترک گفت : دریغا که مرا

باز در معنی آن شک باشد

سالها رفت و شبی

زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر

دید در نقش فروزنده او

روزهایی که به امید وفای شوهر

به هدر رفته هدر

زن

پریشان شد و نالید که وای

وای این حلقه که در چهره او

باز هم تابش و رخشندگی است

حلقه بردگی و بندگی است

فروغ فرخزاد
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,117
کدام قله کدام اوج ؟
مرا پناه دهید ای چراغ های مشوش
ای خانه های روشن شکاک
که جامه های شسته در آغوش دودهای معطر
بر بامهای آفتابیتان تاب میخورند

مرا پناه دهید ای زنان سادهء کامل
که از ورای پوست ، سر انگشت های نازکتان
مسیر جنبش کیف آور جنینی را
دنبال میکند
و در شکاف گریبانتان همیشه هوا
به بوی شیر تازه میآمیزد

فروغ فرخزاد
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,118
نگه دگر بسوی من چه می کنی؟

چو در بر رقیب من نشسته ای

به حیرتم که بعد از آن فریب ها

تو هم پی فریب من نشسته ای

به چشم خویش دیدم آن شب

که جام خود به جام دیگری زدی

چو فال حافظ آن میانه باز شد

تو فال خود به نام دیگری زدی

برو … برو … بسوی او، مرا چه غم

تو آفتابی … او زمین … من آسمان

بر او بتاب زآنکه من نشسته ام

به ناز روی شانه ستارگان

بر او بتاب زآنکه گریه می کند

در این میانه قلب من به حال او

کمال عشق باشد این گذشت ها

دل تو مال من، تن تو مال او

تو که مرا به پرده ها کشیده ای

چگونه ره نبرده ای به راز من؟

گذشتم از تن تو زانکه در جهان

تنی نبود مقصد نیاز من

اگر بسویت این چنین دویده ام

به عشق عاشقم نه بر وصال تو

به ظلمت شبان بی فروغ من

خیال عشق خوشتر از خیال تو

کنون که در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,119
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
آفتاب دیدگانم سرد می شد,
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,
وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,
شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
در شرار آتش دردی نهانی.
نغمه ی من ...
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
فروغ فرخزاد
 
امضا : Arjmand

Arjmand

خبرنگار
سطح
15
 
ارسالی‌ها
3,638
پسندها
5,046
امتیازها
35,773
مدال‌ها
19
  • #1,120
راهی بجز گریز برایم نمانده بود

این عشق آتشین پر از درد بی امید

در وادی گناه و جنونم کشانده بود



رفتم که داغ بوسه ی پر حسرت تو را

با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم

رفتم که ناتمام بمانم در این سرود

رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم



رفتم ، مگو ، مگو که چرا رفت ، ننگ بود

عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما

از پرده ی خموشی و ظلمت ، چو نور صبح

بیرون فتاده بود به یکباره راز ما



رفتم ، که گم شوم چو یکی قطره اشک ِ گرم

در لابلای دامن شبرنگ زندگی

رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان

فارغ شوم ز کشمکش و جنگ زندگی



من از دو چشم روشن و گریان گریختم

از خنده های وحشی طوفان گریختم

از بستر وصال به آغوش سرد هجر

آزرده از ملامت وجدان گریختم



ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز

دیگر سراغ شعله ی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arjmand
عقب
بالا