- ارسالیها
- 3,410
- پسندها
- 4,928
- امتیازها
- 33,273
- مدالها
- 19
در ما به ناز مینگرد، دلرُبای ما
بیگانهوار می گذرد ، آشنای ما
بیجُرم ، دوست، پای ز ما درکشیده باز
تا خود چه گفت، دشمنِ ما ، در قَفای ما
با هیچکس، شکایت جورش نمی کنم
ترسم به گفتگو کشد این ماجرای ما
ما دل به دردِ هجر، ضروری نهادهایم
زیرا که فارغست طبیب ، از دوای ما
هردم ز شوق حلقه ی زنجیر زلف او
دیوانه می شود دلِ آشفته رای ما
بر کوه اگر گذر کند این آه آتشین
بی شک بسوزَدَش دل سنگین ، برای ما...
عبیدزاکانی
بیگانهوار می گذرد ، آشنای ما
بیجُرم ، دوست، پای ز ما درکشیده باز
تا خود چه گفت، دشمنِ ما ، در قَفای ما
با هیچکس، شکایت جورش نمی کنم
ترسم به گفتگو کشد این ماجرای ما
ما دل به دردِ هجر، ضروری نهادهایم
زیرا که فارغست طبیب ، از دوای ما
هردم ز شوق حلقه ی زنجیر زلف او
دیوانه می شود دلِ آشفته رای ما
بر کوه اگر گذر کند این آه آتشین
بی شک بسوزَدَش دل سنگین ، برای ما...
عبیدزاکانی