اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار تیک تاک قلب | نفس فروغیان کاربر انجمن یک رمان

[*nina_chan*]

سلام
من تو این تایپک شعر هایی می‌نویسم رو میذارم.
من خیلی اعتماد به نفس در مورد شعر هام ندارم.
چون میدونم واقعا ابتدایی هستن.
تا حالا هم برای کسی نخوندمشون.
ولی اینجا تونستم بذارمشون.
شعر هایی که مینویسم از صمیم قلبم هستن؛ به خاطر همین اسم مجموعه رو گذاشتم تیک تاک قلب.

 

[*nina_chan*]

آسمان بی انتها

هست آسمانی زیباتر از رویا
هست آسمانی زیباتر از ابرها
می کنند پرواز پروانه های زیبا
می رویند خارها در باغ وسیع صحرا!
می زند چشمک آن نور اسمان ها
می زند چشمک آن امید قلب ها
خورشید و ماه و ستاره های بی همتا
می رقصند در قلب کهکشان های تنها
می شود اکو صدا تپش قلب ها
می روند ز آن مرغ آمین دریا ها
هست آسمانی فراتر از دنیا
هست آسمانی فراتر از قلب ها
آن آسمانی ست که ابر ها
هستند در آن زیبا و بارانزا
سوار بر ابری می روند آنها
همرا ماه تابان به سوی آسمان ها

 

[*nina_chan*]

مرگ ققنوس

محفل ققنوس بود روشن تر از هر نوری
ناگهان تاریک گشت محفل یک ققنوسی
دشت را چون مردن ققنوس دید
رنگ مرگ و تیرگی در خود پدید
از درون آن گل های غریب
ناله هایی می رسید در گوش قلب
ناله ها بودند همصدای مرگ
قلب مادر بود آنگاه قلب مرگ
مادری از این جهان چشم بسته بود
مادری از دشت گل ها رفته بود
قلب او از حرکت ایستاده بود
قلب مادر همصدا با مرگ بود
قلب او ناقوس قلب دیگری ست
قلب او ناقوس قلب کودکی ست
قلب کودک هست زیبایی مرگ
قلب کودک هست بهاری چند رنگ
قلب کودک بود آغاز بهار
قلب کودک بود پایان وزان
قلب او وز چشم هایی بسته بود
قلب او قلب جهانی شده بود

 

[*nina_chan*]

《ای معبودم》

ای نگهبان وجودم
ای تو آشنای غریبم
هستی در هرجا پا کی ست
هستی در هرجا زلالی ست
هستی در قلب های تنها
هستی تو آرامش ما
ای تو والی یتیمان
ای تو قلب مهربانان
توکه هستی عطر گل ها
توکه هستی گلی زیبا
توکه هستی ماه تابان
توکه هستی ماه تابان
توکه خالق وزانی
توکه قلب روشنایی
هستی خورشید فروزان
هستی الماسی درخشان
پس تا بدانی میگویم
که تو هستی در وجودم

 

[*nina_chan*]

《ماه تابان》

تو ای آرامش من
دوستت دارم
تو ای آرامش من
هستی در قلبم
با دیدن تو
میروم ز دنیایی دیگر
دنیایی پر از آرامش
دنیایی پر از گیرایش
تو ای آرامش من!
وقتی میکنم نگاه به تو
میشوم پر از آرامش تو
دنیا دیگر برایم جای خوبیست
دنیا دیگر برایم جای خاصیست
سفیدی تو میکنم وجودم را
میکند لباب از آرامشی
سفیدی تو وجودم را
میکند مالامال از شادی
تو ای آرامش من
دوستت دارم
تو ای ماه تابان من
دوستت دارم

 

[*nina_chan*]

《غم تنهایی》
این غم است
غم تنهایی
غم همتایی
این غم است
غم بی تو بودن
غم زنده بودن
این غم است
غمی بی انتهاست
غمی بی انگیزه است
این غم شادی ست!
این غم...
این غم غمی ست
غمی ست به بزرگی کهکشان
غمی ست به روشنایی ماه تابان
این غم است!
غم بی تو بودن
غم تنها ماندن
این غم است...

 

[*nina_chan*]

《ماه آسمانم》

می‌نگرم هر شب
در آسمانی زیبا
تا ببینم در آن
یک وجود تنها
زیبا و تک است
در آسمان شبها
همچون نور تابان
در قعر کهکشان ها

 

[*nina_chan*]

《آسمان من》

رخ تابانت مرا
م*س*ت وجودت می‌کند
چهره ی محسور تو
نام و نشانم می‌برد
آسمانم حال هست
زیباتر از هر کهکشان
هست و نیست من شده
تنها ترین در آسمان
میشوم خوشحال من
از شادی زیبای او
میشوم آرام من
از مهر قلب روی او
می‌روم بالا من
تا ببینم رخ او
می‌روم در کنارش
تا بشم همدم او

 

[*nina_chan*]

《ماه شبهایش》

میروم در آسمان
در امید قلب او
میشوم همچون ستاره
در کنار ماهی زیبا
میشوم همدم ماهم
تا نباشد او، تنها
میروم در آسمانش
تا بمانم ماه شبهاش

 

[*nina_chan*]

《مادر》

قلب و وجود من هست
تنها برای مادر
مهر و وجود او هست
فقط برای فرزند
خسته ز کار و بار است
اما همیشه شاد است
قلبم ز شادی پر هست
تنها ز مهر مادر
لبم به خنده باز است
فقط برای مادر
شادم و خوشحالم حال
فارق ز ماله دنیا
تنها مکانی دارم
مکانی همچو دریا
جهانی هست از آنم
جهان مهری سرشار
جهان من یه جا هست
آن هم در قلب مادر