متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان ردپای ویرانی | هورزاد اسکندری کاربر انجمن یک رمان

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
نام رمان :
ردپای ویرانی
نام نویسنده:
هورزاد اسکندری
ژانر رمان:
#عاشقانه #اجتماعی
زاویه دید:
دانای کل، اول شخص مفرد



کد رمان: 5572
ناظر رمان: L.latifi❁ L.latifi❁
1000001599.jpg

خلاصه:
ویرانی قصه‌اش برای امروز و دیروز نیست.
آدم‌هایی که پس از گذشت سالیان دراز، هنوز در بامداد ویرانی خود جا مانده‌اند و روحشان لا‌به‌لای ویرانی آن صبح ترک برداشت.
اینجا پشت پرده‌ی هر ویرانی یک «ویران کننده» وجود دارد!
در این سرزمین روح هر کس، توسط دیگری ترک برداشته است.

عکس شخصیت:https://forum.1roman.ir/threads/254563/
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

M A H D I S

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
20
 
ارسالی‌ها
618
پسندها
9,032
امتیازها
24,973
مدال‌ها
37
سن
23
  • مدیر
  • #2
Screenshot_۲۰۲۴۰۱۱۷_۱۳۲۰۳۷_Samsung Internet.jpg«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M A H D I S

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
مقدمه:
یک نفر باید مرا از این خواب خوش بیدار می‌کرد؛ باید می‌گفت دختر جان! تو نمی‌توانی پایان دلخواهت را برای این قصه رقم بزنی؛ چرا که بعضی قصه‌ها انتهای‌شان، از همان ابتدا مشخص شده است و دل ساده‌ی من که در گوشه‌ای خزیده بود و با بی‌تابی نجوا می‌کرد: «بخاطر عشق» اما نه، چرا که تاریخ همیشه ثابت کرده «عشق» همچون خانه‌ای روی گسل است.
____________________
«تقریباً نزدیک دو سال سر ایده‌ی این رمان با خودم کلنجار رفتم. همش با خودم گفتم:
- می‌تونی بنویسی؟ مطمئنی؟
- نه‌نه، بیخیالش شو.
بارها خواستم جهت رمان رو عوض کنم، چون از نوشتن در موردش و مهم‌تر از اینکه چطور باید به رشته‌ی تحریر درش بیارم، می‌ترسیدم؛ اما دل رو زدم به دریا و می‌خوام خودم رو به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شویدجهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
توجه: ابتدای رمان مربوط به آینده و در سال هزار و چهارصد و سه می‌باشد و مابقی آن در سال هزار و چهارصد روایت می‌شود. در هر فصل از رمان، گریزی به گذشته خواهیم داشت.
.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
______________________________
فصل اول
دلتنگی‌ام به طرز عجیبی، شبیه توست.
در عین این‌که نیست کنارم، همیشه هست.
(سعید شیروانی)​
تهران
پشت میز تحریر چوبی نشسته است و د‌ر‌ حالی که خودکار بیک مشکی را لا‌به‌لای انگشتان کشیده و بلندش به بازی گرفته، به دفتر کاهی و صفحه‌ی سپیدی که جلوی چشمانش خودنمایی می‌کند، چشم دوخته است.
انگشتان ظریفش آرام و باحوصله خودکار را به سمت کاغذ هدایت می‌کنند و جوهر شب‌گون خودکار، گونه‌ی رنگ باخته کاغذ را می‌بوسد و سطر اول بدین شرح نگاشته می‌شود.
«- فکر می‌کردم فراموشم کرده باشی...!
- فراموش؟ رو چه حسابی فکر کردی به این راحتی فراموشت می‌کنم؟
همیشه سعی می‌کردم حواس خودم رو پرت کنم؛ اما یه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

ᎩᎧᏦᎩᏗ

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
15
 
ارسالی‌ها
570
پسندها
5,081
امتیازها
21,973
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ᎩᎧᏦᎩᏗ

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 6)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا