شاعر‌پارسی اشعار عظیم خلیلی | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع ماهی قرمز؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 37
  • کاربران تگ شده هیچ

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,635
پسندها
32,120
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1

با پاهای برهنه از دریا می آمدم
تا انتهای غروب
وقتی که کـفش هایم پر از دانه های شن بود
وقتی که صدف ها را به ارمغان تو عاشقانه چیدم
دریا پر از مهتاب بود .
وقتی چشم منتظرم،ستاره ها را بدرقه می کرد
سپیده ی اندوه سر زد
و تنها مرغان سپیدی
وقتی که تو را میان خلوت ساحل
و دریای مسافر گم کردم.
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,635
پسندها
32,120
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
آن ستاره
که فواره ی روشناییش
در پگاه شهادت فرو نشست
خاکش اکنون میعادگاه قبایل است
آن ستاره
که درمان خاکش خلاصیش بود
و پشت به‌ قانون جنگل کرد
هستیش را انگار بر کف باد گذاشت
آن ستاره
که فواره روشناییش
در فردای فریادی فرو نشست
ناقوس صدایش اکنون در خاک می‌تپد
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,635
پسندها
32,120
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
این بندیان
که سرود سپیده را
به‌هنگام کوچ آفتاب
بر بام عمر می‌خوانند
آزمونشان
پرواز و آواز بود
در تلاقی گرگ و میش
از خوف هفت دریای نومیدی
سواران،از خواب دراز افق گذشتند
و سرنوشت ما را
در فردای دیگر
در کمینگاه گرگ نوشتند
خونِ بندیان ،از مَکمنِ سربازان جوشید
و هزاران سر،همچون نیزه‌هایی از خون
بر خاک وطن دمید
سپیده روشن شد
از خونِ بندیان،
نوزادگانِ گهواره‌های تاریخ
از خواب فردا برخاستند
و برشانه‌ی شهامت ما
هر یک ستاره‌ ای شدند
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,635
پسندها
32,120
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
بارها دلم را به ‌خاک سپرده بودم
و به‌حضور خویش در میان آدمیان گریسته بودم .
ای عشق
من تو را تنها در تلاقی دو قلب تجربه نکرده‌ام
که در جدایی خاک و خدا
در آزمون سال‌ها دوری
از این پاره خاک
اما اکنون ای عشق
حتی نمی‌توان گلی را
در گلدانی
به‌جای خالیت گذاشت.
ما در میان کیانیم؟
این برگزیدگان خدا کیانند؟
پس من،لاجرم عشق را
من تنها
در تلاقی دو قلب
دو نگاه
تجربه نکرده‌ام
که در جدایی خاک و خدا
 
امضا : ماهی قرمز؛

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 1)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا