- تاریخ ثبتنام
- 25/5/24
- ارسالیها
- 260
- پسندها
- 1,705
- امتیازها
- 9,913
- مدالها
- 8
سطح
9
- نویسنده موضوع
- #201
پرسید برای چه وقتی به او ربط نداشت خودش را درگیر چنین مسئلهای کرده، پرسید چون خبر نداشت از دلیلش، خبر نداشت از اینکه میثاق با دلیل قلبش چنین کاری کرده، از کجا میخواست بداند؟ او که علم غیب نداشت و ذهن خوانی هم بلد نبود! نداشت و بلد نبود که میپرسید و با نگاه خیره و عصبیاش، منتظر مانده بود تا جوابی منطقی از او بگیرد. منطقی؟ انتظار داشت میثاق منطقی جواب دهد آن هم وقتی که هیچ منطقی دخالتی در کردهاش نداشت؟ چه انتظار بیجایی!
چه میگفت؟ چه بر زبان میآورد برای آن چشمان منتظر؟ میگفت چون عاشقم؟ چون دل دادهام به دل دختری که حتی یکبار هم با زبان نرم با من سخن نگفته؟ میگفت دل باختهام به همین زبان تیزش؟ به همین تلخیش؟
چشمانشان خیره به هم، یکی منتظر و دیگری گیج در چه گفتن!
دست بیرون آورده از...
چه میگفت؟ چه بر زبان میآورد برای آن چشمان منتظر؟ میگفت چون عاشقم؟ چون دل دادهام به دل دختری که حتی یکبار هم با زبان نرم با من سخن نگفته؟ میگفت دل باختهام به همین زبان تیزش؟ به همین تلخیش؟
چشمانشان خیره به هم، یکی منتظر و دیگری گیج در چه گفتن!
دست بیرون آورده از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر