- تاریخ ثبتنام
- 8/6/24
- ارسالیها
- 134
- پسندها
- 757
- امتیازها
- 3,803
- مدالها
- 10
- سن
- 17
سطح
9
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #11
چیزی ذهنم را درگیر کرده بود، به سربازها خیره شدم و گفتم:
- چرا با وجود همچین قدرتهایی، اینقدر ضعیف بودن؟
جیک شمشیرش را غلاف کرد و درحالیکه به نگهبانانِ روی زمین نگاه میکرد، شانهای بالا انداخت و گفت:
- کم تجربگی؟ حتما تاحالا توی یه مبارزه واقعی نبودن!
کلمات جیک را در دهانم مزهمزه میکنم:
- تاحالا داخل یه مبارزه واقعی نبودن... درحال آموزشن؟
به سربازی که کنارِ من، در خون خودش غرق میشد اشاره کرد و با لبخند و لحن طعنهآمیزی گفت:
- خب، بودن... دیگه نیستن.
دست به سینه نگاهی تحویلش دادم، ادامه داد:
- با توجه به اینکه نتونستن به بهترین شکل از قدرتشون استفاده کنن، منطقیه فرض رو بر این بذاریم که تا حالا مبارزهی جدی نداشتن.
سارا اخمی کرد، سر تکان داد و گفت:
- قدرتهای عجیبشون رو توجیه...
- چرا با وجود همچین قدرتهایی، اینقدر ضعیف بودن؟
جیک شمشیرش را غلاف کرد و درحالیکه به نگهبانانِ روی زمین نگاه میکرد، شانهای بالا انداخت و گفت:
- کم تجربگی؟ حتما تاحالا توی یه مبارزه واقعی نبودن!
کلمات جیک را در دهانم مزهمزه میکنم:
- تاحالا داخل یه مبارزه واقعی نبودن... درحال آموزشن؟
به سربازی که کنارِ من، در خون خودش غرق میشد اشاره کرد و با لبخند و لحن طعنهآمیزی گفت:
- خب، بودن... دیگه نیستن.
دست به سینه نگاهی تحویلش دادم، ادامه داد:
- با توجه به اینکه نتونستن به بهترین شکل از قدرتشون استفاده کنن، منطقیه فرض رو بر این بذاریم که تا حالا مبارزهی جدی نداشتن.
سارا اخمی کرد، سر تکان داد و گفت:
- قدرتهای عجیبشون رو توجیه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش