شاعر‌پارسی اشعار روجا چمنکار | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع ماهی قرمز؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 48
  • کاربران تگ شده هیچ

ماهی قرمز؛

مدیر تالار شعرکده + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,689
پسندها
37,774
امتیازها
96,873
مدال‌ها
37
سطح
36
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
چراغ سبز می شود
از کنارم کسی می گذرد
عطر تو می آید
نگاه تو می آید
صدای تو می آید
دستم را می گیرد
می برد به باران،
به شب،
به کافه های الجزایری،
به جزیره های تندِ جیگری،
وسط آبهای شور
شاهرگِ زمین
زنگ ساعت هم بود
کلید لرزیده توی قفل هم بود
اتاق لرزیده
از لای درز هم بود
چهار ستاره
چهار گوشه ی آسمان
چای هم بود
چراغ سبز هم.
چشم بسته
باز
بسته
باز می کنم.
از چهار راه می گذرد
عطر تو
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

مدیر تالار شعرکده + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,689
پسندها
37,774
امتیازها
96,873
مدال‌ها
37
سطح
36
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
نه زمین‌شناسم
نه آسمان‌پرداز
گرفتارم
گرفتار چشم‌های تو
یک نگاه به زمین
یک نگاه به زمان
زندگی من از همین گرفتاری شروع می‌شود
سبز آبی کبود من
چشم‌های تو
معنای تمام جمله‌های ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظه‌ی دیدار
فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند
کاش می‌توانستم ای کاش
خودم را
در چشم‌های تو
حلق‌آویز کنم.
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

مدیر تالار شعرکده + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,689
پسندها
37,774
امتیازها
96,873
مدال‌ها
37
سطح
36
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
پیدایم کن از اثر انگشت روی فنجان ها
توی کافه ها
از ایستادن پشت ویترین ها
چسبیدن به عروسک ها
به درخت گیلاسی که به نامم بود
نیمکتی زرد، رُزی سفید، روزی برفی
پیدایم کن از لرزیدن زیر ترس، توی گریه
وسط رقصی بندری، استکانی کمر باریک، شبی تاریک
حافظه ام کجاست؟
خانه ام کجاست؟
خنده ام کجاست؟
پیدایم کن از پاورچین زیر پنجره
پنج شنبه، مترو، ایستگاه آخر
آخر اسمم چه بود؟
اسمم چه بود؟
پوستم چه رنگی بود؟
پیدایم کن از رد پای کلمات
جلوی سینما، توی پاک، انتهای خیابانی دراز
خیابانی دراز
دیروزی دراز
روزی دراز
رازم چه بود؟
سایه ام کجاست؟
تهران، میدان ولی عصر، جنب بانک ملی ایران
قسمت اشیاء گمشده
پیدایم کن
از میان سایه های بی نشان اشیاء گمشده.
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

مدیر تالار شعرکده + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,689
پسندها
37,774
امتیازها
96,873
مدال‌ها
37
سطح
36
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
به گردنبندی که توی گردنم انداخته اند
دیگر آویزان نشو
پنجره ها را گِل بگیر
مبادا دوباره عاشقم کنند
صدایم را گِل بگیر
چشم هایم را بگذار همیشه باز بمانند و سیاه
لباس مخصوصم را به تن کنم
این جنگ ، آخرین تلاش من برای زنده ماندن خواهد بود
می خواستم بروم
از تو
از این خانه
نمی خواستم برای عروسک هایم پدری کنی
مادر !
وسواس عجیبی گرفته ام
در شانه کردن موهام
فر شده اند و خاکستری
متوقفم نکن
این جنگ ، آخرین تلاش من برای زنده ماندن خواهد بود
لب هایم را از پشت بام فراری بده
لرزش صدایم را از پشت بام فراری بده
قلبم را از پشت بام فراری بده
چشم هایم را
بگذار همیشه باز بمانند و سیاه
به گردنبندی که توی گردنم انداخته اند
دوباره آویزان می شوی
دوباره
آبشارهای مخفی به چشم هایت می آیند
صخره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

مدیر تالار شعرکده + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,689
پسندها
37,774
امتیازها
96,873
مدال‌ها
37
سطح
36
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
هر صبح
از خواب می پرم
عجله می کنم
دلفین های آبی را بـه موهایم می زنـم
جای لب هایت را بـر لب هایم صـورتی می کنـم
مـیـز را می چینم
صدایـت می زنـم
بعـد بـه یـاد می آورم
از پـاییز بـه بعد
دیگر نبوده ای و من
هر صبح از خواب پریده ام
عجله کرده ام
دلفین هـای آبی را بـه مـوهایم زده ام
جای لب هایت را بـر لـب هایـم صورتی کـرده ام
میز را چیده ام و بعد
صدایت زده ام… .
 
امضا : ماهی قرمز؛

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا