بعد از اين عشق به هر عشق جهان مى خندم
هر كه أرد سخن عشق به ان مى خندم
روزى از عشق دلم سوخت و خاكستر شد
بعد از اين سوز به هر سوز جهان مى خندم
خنده ى تلخ من از گريه غم انگيز تر است
كارم از گريه گذشته به ان مى خندم
تو كيستى كه من اين گونه بى تو بى تابم
شب از هجوم خيالت نمى برد خوابم
تو چيستى كه من از هر موج تبسم تو
بسان قايق سرگشته روى مردابم
تو در كدام سحر بر كدام أسب سفيد؟
تو را كدام خدا ؟