Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #131 با ابر همیشه در عتابش بینم جویندهٔ نور آفتابش بینم گر مردمک دیدهٔ من نیست چرا هرگه که طلب کنم در آبش بینم امضا : Hilary
با ابر همیشه در عتابش بینم جویندهٔ نور آفتابش بینم گر مردمک دیدهٔ من نیست چرا هرگه که طلب کنم در آبش بینم
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #132 هر شب ز غمت تازه عذابی بینم در دیده به جای خواب آبی بینم و آنگه که چو نرگس تو خوابم ببرد آشفتهتر از زلف تو خوابی بینم امضا : Hilary
هر شب ز غمت تازه عذابی بینم در دیده به جای خواب آبی بینم و آنگه که چو نرگس تو خوابم ببرد آشفتهتر از زلف تو خوابی بینم
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #133 تا ظن نبری کز پی جان میگریم زین سان که پیداو نهان میگریم از آب لطیفتر نمودی خود را در چشم مت آمدی از آن میگریم امضا : Hilary
تا ظن نبری کز پی جان میگریم زین سان که پیداو نهان میگریم از آب لطیفتر نمودی خود را در چشم مت آمدی از آن میگریم
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #134 نه مرد سجادهایم و نه مرد کَلیم ما مرد میایم در خرابات مقیم قاضی نخورد می که از آن دارد بیم دُردی خرابات به از مال یتیم امضا : Hilary
نه مرد سجادهایم و نه مرد کَلیم ما مرد میایم در خرابات مقیم قاضی نخورد می که از آن دارد بیم دُردی خرابات به از مال یتیم
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #135 ما بندگی آن رخ زیبات کنیم و آزادگی طرهٔ رعنایت کنیم شطرنج غمت مدام چون ما بازیم باید که دلت نرنجد ار مات کنیم امضا : Hilary
ما بندگی آن رخ زیبات کنیم و آزادگی طرهٔ رعنایت کنیم شطرنج غمت مدام چون ما بازیم باید که دلت نرنجد ار مات کنیم
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #136 زرد است ز عشق خاکبیزی رویم وین نادره به هر کسی چون گویم این طرفه که خاکبیز زر جوید و من …در کف و … را میجویم امضا : Hilary
زرد است ز عشق خاکبیزی رویم وین نادره به هر کسی چون گویم این طرفه که خاکبیز زر جوید و من …در کف و … را میجویم
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #137 زلفین تو سی زنگی و هر سی مستان سی مستاناند خفته در سیمستان عاج است بناگوش تو یا سیم است آن ز آن سیمستان بوسه کنم از سی مَسِتان امضا : Hilary
زلفین تو سی زنگی و هر سی مستان سی مستاناند خفته در سیمستان عاج است بناگوش تو یا سیم است آن ز آن سیمستان بوسه کنم از سی مَسِتان
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #138 چشم و دهن آن صنم لاله رخان از پسته و بادام گرفتست نشان از بس تنگی که دارد آن چشم و دهان نه خنده در این گنجد و نه گریه در آن امضا : Hilary
چشم و دهن آن صنم لاله رخان از پسته و بادام گرفتست نشان از بس تنگی که دارد آن چشم و دهان نه خنده در این گنجد و نه گریه در آن
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #139 از ضعف تن آنچنان توانم رفتن کز دیدهٔ خود نهان توانم رفتن بگداختهام چنان که گر آه زنم با ناله بر آسمان توانم رفتن امضا : Hilary
از ضعف تن آنچنان توانم رفتن کز دیدهٔ خود نهان توانم رفتن بگداختهام چنان که گر آه زنم با ناله بر آسمان توانم رفتن
Hilary کاربر حرفهای سطح 0 ارسالیها 2,233 پسندها 1,120 امتیازها 16,273 12/4/17 نویسنده موضوع #140 قلّش و قلندری و عاشق بودن در مجمع رندان موافق بودن انگشتنمای خلق و خالق بودن به زانکه به خرقهٔ منافق بودن امضا : Hilary
قلّش و قلندری و عاشق بودن در مجمع رندان موافق بودن انگشتنمای خلق و خالق بودن به زانکه به خرقهٔ منافق بودن