نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان غرق‌شده در دل اقیانوس | سیده نرگس مرادی خانقاه کاربر انجمن یک رمان

Nargess128

پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
سطح
10
 
ارسالی‌ها
541
پسندها
1,243
امتیازها
9,073
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
نام رمان :
غرق‌شده در دل اقیانوس
نام نویسنده:
سیده نرگس مرادی خانقاه
ژانر رمان:
#عاشقانه#تراژدی
کد رمان: 5792
ناظر رمان: حصار آبی حصار آبی

خلاصه:
غرق شده‌ام در اقیانوسی که هرلحظه وجودش ننگین‌تر و منفورتر می‌شود. مرا در اقیانوسی غرق کرده‌اند که در دل آن‌ها، اقیانوسی عمیق و تنگنا دیده می‌شود.
عاشق فردی بودم که روزی مرا خواهر خود خوانده بود؛ اما مرا با کولی‌باری از عشق رها کرد. باعث شد که این عشق را تا ابد به گور ببرم. مرا با احساسی تنها، تنفر و افسرده رها کرد و حالا او نیست و من با این سرنوشت بی‌لایق و سیاه، چگونه دست‌ و پنجه نرم کنم؟!


شروع آغاز: 1403/10/27
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nargess128

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,048
پسندها
3,124
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • مدیر
  • #2
Screenshot_۲۰۲۴۱۱۰۹_۲۰۳۳۲۴_Samsung Internet.jpg
«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Nargess128

پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
سطح
10
 
ارسالی‌ها
541
پسندها
1,243
امتیازها
9,073
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
تو مرا آزُردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت!
می‌روم از قلبت،
می‌شوم دورترین خاطره در شب‌هایت
تو به من می‌خندی
و به خود می‌گویی: باز می‌آید و می‌سوزد از این عشق.
ولی...
برنمی‌گردم، نه!
می‌روم آن‌جا که دلی به هر دلی تب دارد...
عشق زیباست و حرمت دارد... .

(سهراب سپهری)
 
آخرین ویرایش
امضا : Nargess128
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

Nargess128

پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
سطح
10
 
ارسالی‌ها
541
پسندها
1,243
امتیازها
9,073
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
(فصل اول)

- خر نشو هیما! آرمان عاشقت شده. بیا با این ازدواج وَصلَت کن و ما رو هم راحت کن.
یک قطره اشک از لایه‌ی چشمانم غلتید و روی میز چوبی مخصوص کامپیوترم ریخت. از فردی متنفر بودم که همیشه چاپلوسی پدرم را می‌کند. آرمان فردی بود که همیشه برای به دست آوردن‌ام، خود را برای پدرم چاپلوسی می‌کرده است. چقدر از این‌گونه آدم‌ها تنفر داشتم که خدا یکی را نصیب من کرده است.
پوزخندی زدم. من تاکنون فردی تنها و بی‌یاور بودم که همیشه مجبور بود با تنهایی‌هایش بجنگد تا بلکه آن‌ها را کنار بزند. ناگهان نمی‌دانم چه شد که با انگشت‌هایم شروع به ضرب گرفتن روی میز شدم که باعث شد عصبی شود و بگوید:
- نکن دختر!
اما من توجهی نکردم و دوباره آن کار را مجدد تکرار نمودم. ناگهان با عصبانی، خروش کرد و فریاد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Nargess128
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] tavan

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 8)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا