شعر مجموعه اشعار دل داند دل چیست که دل نشکند؟| فاطمه محمدی اصل کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع میم.فـــا๛
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها بازدیدها 205
  • کاربران تگ شده هیچ

میم.فـــا๛

نویسنده ادبیات
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
25/1/22
ارسالی‌ها
304
پسندها
1,819
امتیازها
11,933
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نام خدایم که مرا از شعر ساخت

عنوان مجموعه:
دل داند دل چیست که دل نشکند؟
شاعر: فاطمه محمدی اصل
ژانر: فلسفی، عرفانی، اجتماعی، تراژدی
قالب: نیمایی/سپید
مقدمه:
دل داند دل چیست که دل نشکند؟

نکند بنی آدم ببرد ز یاد،
که شکستنِ توبه بود قرار،
چو‌ دل خدا را، خدا دل را عزیز،
شکستنش را انداخت به تعویض.
پس بدان دلی بر دلی بلند نیست،

هر دل شکستن بی‌حکایت نیست!

***
از بیت دوم تا چهار منظور به اینه که:« خداوند همیشه پذیرای توبه کنندگان است؛ اما گفته دلشکستن هیچ بخششی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Viŏlet

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
42
 
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
10,237
پسندها
42,067
امتیازها
96,873
مدال‌ها
47
  • مدیر
  • #2
•| بسم رب العشق |•
1000015513.jpg
ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.

"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.

"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه شوید.
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Viŏlet

میم.فـــا๛

نویسنده ادبیات
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
25/1/22
ارسالی‌ها
304
پسندها
1,819
امتیازها
11,933
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #3
برگِ اول: «عیب بی‌عیب»

گفتند همه: «عیب جهان بی‌شمار»
هر دیده به جست‌وجوی نقص و غبار
هر کس به گمانِ عیب شد شکار
چون صیّادی پر خطا، در نگار رفت پی نگار
یک دلِ شیدا به میان آن فغان
برخاست و بگفت: «ای گروه جهان!
شاید که در این دایره، عیبی نیست
عیب آنجاست که چشم راغب است
هر کس که به آیینه‌ جان بنگرد
عیبِ رخ خود ناشمرد و از عالم بشمرد!
 

میم.فـــا๛

نویسنده ادبیات
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
25/1/22
ارسالی‌ها
304
پسندها
1,819
امتیازها
11,933
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #4
برگ دوم «صبر ما را دریاب»

چای امید را زود نوشیدم،
فنجان شکست.
مثل تکرارِ یک اشتباه قدیمی،
ساعت را هر ثانیه دیدم، شکست.
گفتم: «بدبخت من»
و بخت، پشتِ همان واژه شکست.
هر بار، الکی، غم را بغل گرفتم
شوق در آغوشم شکست.
نفهمیدم زندگی، یعنی صبر،
این میان نا‌امیدی، ناگهان شکست.... .
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raiya
عقب
بالا