• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان پنج فصل و تو | بریسکا کاربر انجمن یک رمان

briska

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/8/20
ارسالی‌ها
304
پسندها
1,817
امتیازها
11,933
مدال‌ها
11
سطح
10
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
- سلام عزیزم. آره، لطفاً یه قهوه ترک، با دارچین. و اگه اون کیک پرتقالی هنوز هست…
- هست. تازه آوردیم.
- عالیه. ممنونم.
زینب رفت. رایان گفت:

- علی هنوز نیومده. ولی میاد.
سری تکان دادم.
- می‌دونم.
و حالا، وقتش بود. برای امضا. برای روبه‌رو شدن. برای این‌که ببینم، بعد از همه‌ی این سال‌ها، هنوز می‌توانم از نو شروع کنم. چند لحظه سکوت بین‌مان نشست. رایان به فنجانش خیره شده بود. چشم‌های آبی‌اش، آرام و بی‌پرسش، موهای خرمایی‌اش، یک‌طرفه شانه شده،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : briska

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 12)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا