- تاریخ ثبت‌نام
- 31/7/20
- ارسالی‌ها
- 1,315
- پسندها
- 28,746
- امتیازها
- 53,071
- مدال‌ها
- 23
- سن
- 25
سطح
29
تاپیک جامع دلنوشته های شما|انجمن یک رمان
- نویسنده موضوع atiyeh
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 214
- بازدیدها 11,180
- کاربران تگ شده هیچ
- تاریخ ثبت‌نام
- 8/10/20
- ارسالی‌ها
- 2,143
- پسندها
- 30,348
- امتیازها
- 64,873
- مدال‌ها
- 19
- سن
- 21
سطح
33
خنده بر لب‌هایم آوردی...قهقهه زدیم...از شورِ خنده‌هایمان، خدا نیز خندید.
اشک‌هایمان از خنده‌های پرآوایمان، بر گونه‌هایمان سرازیر گشت.
گویا جزء بانگ شکرخندهایمان، آوایی نبود.
آرام‌آرام صدای خنده‌هایمان پایین آمد و سکوت میان‌مان حکم‌فرما گشت.
نگاه‌ات کردم...در گوی‌هایم نگریستی...شتابِ سرشک‌هایم بیشتر شد و تنها لبخندی تلخ ماند و من.
اشک‌هایمان از خنده‌های پرآوایمان، بر گونه‌هایمان سرازیر گشت.
گویا جزء بانگ شکرخندهایمان، آوایی نبود.
آرام‌آرام صدای خنده‌هایمان پایین آمد و سکوت میان‌مان حکم‌فرما گشت.
نگاه‌ات کردم...در گوی‌هایم نگریستی...شتابِ سرشک‌هایم بیشتر شد و تنها لبخندی تلخ ماند و من.
امضا : NEGIN BARZAN~
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/10/21
- ارسالی‌ها
- 1,504
- پسندها
- 27,752
- امتیازها
- 48,073
- مدال‌ها
- 21
سطح
29
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/10/21
- ارسالی‌ها
- 1,504
- پسندها
- 27,752
- امتیازها
- 48,073
- مدال‌ها
- 21
سطح
29
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
امضا : Hadiseh Shahbazi
- تاریخ ثبت‌نام
- 8/10/20
- ارسالی‌ها
- 2,143
- پسندها
- 30,348
- امتیازها
- 64,873
- مدال‌ها
- 19
- سن
- 21
سطح
33
زیرِ آسمان خدا، بر چمن‌های پرطراوت و سبزگونِ زمین، کنار یکدیگر خوابیده بودیم.
دستم را بالا آوردم و ستاره‌ای را نشانت دادم. چشمکی حواله‌ام ساخت، گویا مرا می‌شناخت. خنده‌ای کردم و خطاب به تو گفتم:
- دیدی؟ ستاره بختم بود فکر کنم. بهم چشمک زد.
سخنی به زبان نیاوردی. می‌دانستم به لحنِ کودکانه‌ام لبخند می‌زنی. پنجه‌هایم را در آسمان کشیدم، انگار ستاره‌های چشمک‌زن را بر زیر انگشتانم لمس می‌کردم و به ناگه دستم را پایین انداختم، اما دستم بر چمن‌ها فرود آمد و سرم بود که با شتاب به‌سویت چرخید، ولی من بودم و دیگر هیچ.
دستم را بالا آوردم و ستاره‌ای را نشانت دادم. چشمکی حواله‌ام ساخت، گویا مرا می‌شناخت. خنده‌ای کردم و خطاب به تو گفتم:
- دیدی؟ ستاره بختم بود فکر کنم. بهم چشمک زد.
سخنی به زبان نیاوردی. می‌دانستم به لحنِ کودکانه‌ام لبخند می‌زنی. پنجه‌هایم را در آسمان کشیدم، انگار ستاره‌های چشمک‌زن را بر زیر انگشتانم لمس می‌کردم و به ناگه دستم را پایین انداختم، اما دستم بر چمن‌ها فرود آمد و سرم بود که با شتاب به‌سویت چرخید، ولی من بودم و دیگر هیچ.
امضا : NEGIN BARZAN~
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/10/21
- ارسالی‌ها
- 1,504
- پسندها
- 27,752
- امتیازها
- 48,073
- مدال‌ها
- 21
سطح
29
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
امضا : Hadiseh Shahbazi
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/10/21
- ارسالی‌ها
- 1,504
- پسندها
- 27,752
- امتیازها
- 48,073
- مدال‌ها
- 21
سطح
29
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
امضا : Hadiseh Shahbazi
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/10/21
- ارسالی‌ها
- 1,504
- پسندها
- 27,752
- امتیازها
- 48,073
- مدال‌ها
- 21
سطح
29
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
امضا : Hadiseh Shahbazi
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/10/21
- ارسالی‌ها
- 1,504
- پسندها
- 27,752
- امتیازها
- 48,073
- مدال‌ها
- 21
سطح
29
جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید
