متون و دلنوشته‌ها ◘ شاعران مرد ◘

  • نویسنده موضوع SHIRIN.SH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 252
  • بازدیدها 5,236
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #121


به وطن که فکر می‌کنم

خودم را جلوی خانه‌ی تو می‌بینم

با شاخه‌گلی قرمز در دست...

| کیوان مهرگان |​
 
امضا : SHIRIN.SH

atiyeh

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
390
پسندها
2,973
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #122
103190
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
به در و دشت و دمن؟
یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن
دل که تنگ است کجا باید رفت؟

پیر فرزانه مرا بانگ برآورد

که این حرف نکوست ،
دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو
سخنش راه گشا
بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست...
دل که تنگ است برو خانه دوست...
خانه اش خانه توست...
باز گفتم:
خانه دوست کجاست؟
گفت پیدایش کن
برو آنجاکه پر از مهر و صفاست
گفتمش در پاسخ:
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم ،
یادشان در دل من ،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت ، رفيق!
تو دلت سبز ،
لبت سرخ ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ ،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : atiyeh

atiyeh

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
390
پسندها
2,973
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #123
103194

نفـرین گل ســرخ
بـر این شَرم
که نگذاشت
یک بار بـه پیـــراهنِ
"تو" بوسه بکارم ...!!!

فاضل نظری
 
امضا : atiyeh

atiyeh

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
390
پسندها
2,973
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #124
103249

زندگی جيره مختصريست
مثل یک فنجان چای
و كنارش عشق است
مثل يک حبه قند
زندگی را با عشق
نوش جان بايد كرد …

#سهراب_سپهری
 
امضا : atiyeh

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #125


مَهِ من، ز جمع خوبان به کسى تو را چه نسبت؟
تو زیاده ای زِ ماه و دگران کم از ستاره

| هلالی جغتایی |
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #126


ما را شکست خورده

ما را با اشک‌های ‌مان رها کردند

و رفتند

و از آن روز بود که ما

بخشیدن را از یاد بردیم...

| ناظم حکمت |
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #127



شیداتر از این شدن چگونه؟

رسواتر از این شدن چگونه؟



بیهوده به سرمه چشم داری

زیباتر از این شدن چگونه؟



من پلک به دیدن تو بستم

بیناتر از این شدن چگونه؟



پنهان شده در تمام ذرات

پیداتر از این شدن چگونه؟



ای با همه، مثل سایه همراه

تنهاتر از این شدن چگونه؟



عاشق شدم و کسی نفهمید

رسواتر از این شدن چگونه؟


| فاضل نظری |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #128


ﮔﻔﺖ: ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﮐﺠﺎ ﻻﯾﻖ ﺑُﻮَﺩ؟ ﮔﻔﺘﻢ: به دل

ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺟﺰ اﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﺩﮔﺮ، ﮔﻔﺘﻢ: به چَشم...

| هلالی جغتایی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #129


خدا را چه دیدی؟ شاید هم به کام ما شد دنیا. یک شب لااقل...

یک بار کنار هم بیدار می مانیم تا صبح. تو شبِ گیسوانت را بریز روی ظهر داغ تنت، بخند، آن طوری از ته دل بخند که چشم هایت هم می خندند، چشم های درشت دلنشینت.

نیمه های شب که خوابت گرفت، بیا مثل دخترکی سه ساله آرام دراز بکش کنار من، برایت شعر بخوانم به زمزمه، نوازشت کنم، ببوسمت. بی هیچ هراسی، سرت را بگذار روی سینه من و چشمهایت را ببند.

من با تمام جانم سرباز بی وطن نترسی میشوم که خلق شده برای محافظت از مرزهای بودنت. با هر نفست، دوبار شهید گمنام می شوم در تیرگی های شبی که خورشیدش تویی. بوی تنت بپیچد در...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/2/18
ارسالی‌ها
13,914
پسندها
128,521
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
سطح
47
 
  • نویسنده موضوع
  • #130


چه ‌می شود سرنوشت فرشته ای

که « دوستت دارم » گفته؟

به بوسه،

به آغوش،

به تو...

فکر کرده؟

فرشته ای که بال هایش را زمین گذاشته

تا دست های یک انسان را بگیرد

دست های تو را بگیرد

و آنقدر به جستجوی تو،

راه های زمینی را طی کرده،

که راه آسمان را گم کرده است

فرشته ای که دندانه های سین « دوستت دارم »

گلویش را آنچنان بریده،

که هیچ ذکری از دهانش بیرون نمی ریزد

و یک نام چند حرفی معمولی،

چنان روی دهانش خشک شده،

که جرات بوسیدن را از دست داده است

چه می شود سرنوشت کسی که،

هنوز می تواند دوست بدارد؟

چه می شود؟

چه می شود سرنوشت من؟


| سیما محمودی |...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
131
بازدیدها
3,463

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا