E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #81 در عهد من آن که لاف سنج سخن است خونش هدر است، قاتلش نظم من است گوسالهٔ سامری اگر بانگ زند اعجاز مسیح لقمهٔ دندان شکن است
در عهد من آن که لاف سنج سخن است خونش هدر است، قاتلش نظم من است گوسالهٔ سامری اگر بانگ زند اعجاز مسیح لقمهٔ دندان شکن است
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #82 عرفی دل من که منت جان من است از عالم قدس آمده، مهمان من است مگذار که پامال شود در ره کفر رحمی که جگر گوشهٔ ایمان من است
عرفی دل من که منت جان من است از عالم قدس آمده، مهمان من است مگذار که پامال شود در ره کفر رحمی که جگر گوشهٔ ایمان من است
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #83 دردا که دگر سخن ز فرزانگی است چیزی که نه در شمار دیوانگی است بیگانگی عافیتم ننگی بود اکنون به وی ام نسبت هم خانگی است
دردا که دگر سخن ز فرزانگی است چیزی که نه در شمار دیوانگی است بیگانگی عافیتم ننگی بود اکنون به وی ام نسبت هم خانگی است
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #84 دی محتسب آمد به غم، تند نشست ماتم زده بود، دادمش شیشه به دست بشکست و نیافت قصدم آن جاهل م**س.ت بایست که توبه شکند، شیشه شکست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
دی محتسب آمد به غم، تند نشست ماتم زده بود، دادمش شیشه به دست بشکست و نیافت قصدم آن جاهل م**س.ت بایست که توبه شکند، شیشه شکست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #85 شیراز که دریای معانی گذر است یکتا گهرش عرفی صاحب نظر است بس کز دو طرف ماه وشان می گذرند هر کوچهٔ او شبیه شق قمر است
شیراز که دریای معانی گذر است یکتا گهرش عرفی صاحب نظر است بس کز دو طرف ماه وشان می گذرند هر کوچهٔ او شبیه شق قمر است
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #86 صد تلخ شنیدم ز یکی رزق پرست جرمم چه، که همین دادمش جام به دست دانی که همان محتسب گرسنه م**س.ت کامروز به لقمه اش دهن خواهم بست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
صد تلخ شنیدم ز یکی رزق پرست جرمم چه، که همین دادمش جام به دست دانی که همان محتسب گرسنه م**س.ت کامروز به لقمه اش دهن خواهم بست لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #87 این لاله که با داغ الست آمده است پژمرده و سینه چاک و م**س.ت آمده است پژمردگی اش رواست که از باغ ازل تا شهر غمت دست به دست آمده است لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
این لاله که با داغ الست آمده است پژمرده و سینه چاک و م**س.ت آمده است پژمردگی اش رواست که از باغ ازل تا شهر غمت دست به دست آمده است لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
E Eli99 نو ورود نو ورود تاریخ ثبت‌نام 9/7/19 ارسالی‌ها 22 پسندها 237 امتیازها 990 سطح 0 30/7/19 #88 در باغم و دل شکارگاه شیراست نگشوده نظر دل از تماشا سیر است چون دیده گشایم که چمن بیگانه ست چون سینه گشایم که هوا شمشیر است 43
در باغم و دل شکارگاه شیراست نگشوده نظر دل از تماشا سیر است چون دیده گشایم که چمن بیگانه ست چون سینه گشایم که هوا شمشیر است 43
S sara.gh کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبت‌نام 22/8/18 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 12,994 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 سطح 6 8/8/19 #89 یاران دگر انگشت نما خواهم گشت مجموعهٔ درد بی دوا خواهم گشت هم دست به دل بنهاده، هم دل در دست از بهر دوا یه شهرها خواهم گشت
یاران دگر انگشت نما خواهم گشت مجموعهٔ درد بی دوا خواهم گشت هم دست به دل بنهاده، هم دل در دست از بهر دوا یه شهرها خواهم گشت
S sara.gh کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبت‌نام 22/8/18 ارسالی‌ها 1,055 پسندها 12,994 امتیازها 40,673 مدال‌ها 7 سطح 6 8/8/19 #90 در دیدهٔ تو روشنی شرم به است در سینهٔ تو جان و دل نرم به است پرهیز کن از فسردگی در ره عشق کز گریه سر خندهٔ گرم به است
در دیدهٔ تو روشنی شرم به است در سینهٔ تو جان و دل نرم به است پرهیز کن از فسردگی در ره عشق کز گریه سر خندهٔ گرم به است
