^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #81 شب دست بر زلف زدم، شب بود، چشمش م**س.ت خواب برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید. امضا : ^Maryam^
شب دست بر زلف زدم، شب بود، چشمش م**س.ت خواب برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #82 فال قهوه چون قهوه بدست گیرد آن حب نبات از عکس رُخش قهوه شود آب حیات عکس رُخ او به قهوه دیدم گفتم خورشید برون آمده است از ظلمات امضا : ^Maryam^
فال قهوه چون قهوه بدست گیرد آن حب نبات از عکس رُخش قهوه شود آب حیات عکس رُخ او به قهوه دیدم گفتم خورشید برون آمده است از ظلمات
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #83 ناله چشمان تو با فتنه بجنگ آمده است ابروی تو غارت فرنگ آمده است هرگز به دل تو ناله تأثیر نکرد اینجاست که تیر ما به سنگ آمده است امضا : ^Maryam^
ناله چشمان تو با فتنه بجنگ آمده است ابروی تو غارت فرنگ آمده است هرگز به دل تو ناله تأثیر نکرد اینجاست که تیر ما به سنگ آمده است
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #84 ستمگر هر قدر زلف تو ای سلسله مو سلسله دارد به همان قدر دلم از تو ستمگر گله دارد گفتیم صبر نما تا ز لبم کام بگیری آخر ای سنگدل این دل چقدر حوصله دارد امضا : ^Maryam^
ستمگر هر قدر زلف تو ای سلسله مو سلسله دارد به همان قدر دلم از تو ستمگر گله دارد گفتیم صبر نما تا ز لبم کام بگیری آخر ای سنگدل این دل چقدر حوصله دارد
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #85 خون سیاوش ابروی تو رفته رفته تا گوش آمد گیسوی تو حلقه حلقه تا دوش آمد از لعل لبت خون سیاوش چکید زان خون سیاوش دلم جوش آمد امضا : ^Maryam^
خون سیاوش ابروی تو رفته رفته تا گوش آمد گیسوی تو حلقه حلقه تا دوش آمد از لعل لبت خون سیاوش چکید زان خون سیاوش دلم جوش آمد
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #86 نقاش کشید نقش تو نقاش و اشتباه کشید به جای آنکه کشد آفتاب ماه کشید به حسن حضرت یوسف کسی برابر نیست به اوج سلطنت او را ز قعر چاه کشید امضا : ^Maryam^
نقاش کشید نقش تو نقاش و اشتباه کشید به جای آنکه کشد آفتاب ماه کشید به حسن حضرت یوسف کسی برابر نیست به اوج سلطنت او را ز قعر چاه کشید
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #87 برزخ دست برزخ گرفت و سوخت مرا نیست این سوختن ز حکمت دور هر کجا او فتد بسوزاند عکس خورشید از پس بلور امضا : ^Maryam^
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #88 دود سیه در آب پر غراب افتاده مگیر یا تودهٔ مشک ناب افتاده مگیر پیچیده به روی آب دود سیهی آتش به میان آب افتاده مگیر امضا : ^Maryam^
دود سیه در آب پر غراب افتاده مگیر یا تودهٔ مشک ناب افتاده مگیر پیچیده به روی آب دود سیهی آتش به میان آب افتاده مگیر
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #89 گهر هر روز گرفت خانهٔ کعبه شرف از مولد شیر حق، شهنشاه نجف جز ذات محمّدی نیامد به وجود یکتا گهری چو ذات حیدر ز صدف امضا : ^Maryam^
گهر هر روز گرفت خانهٔ کعبه شرف از مولد شیر حق، شهنشاه نجف جز ذات محمّدی نیامد به وجود یکتا گهری چو ذات حیدر ز صدف
^Maryam^ مدیر بازنشسته سطح 10 ارسالیها 2,441 پسندها 3,753 امتیازها 28,773 مدالها 4 9/7/17 نویسنده موضوع #90 بدر نموده گوشهٔ ابرو بمن مهی لب بام هلال یک شبه دیدم بروی بدر تمام چو دیدمش به لب بام من به دل گفتم که عمر من بود این آفتاب بر لب بام امضا : ^Maryam^
بدر نموده گوشهٔ ابرو بمن مهی لب بام هلال یک شبه دیدم بروی بدر تمام چو دیدمش به لب بام من به دل گفتم که عمر من بود این آفتاب بر لب بام