عشق نمی پرسه اهل کجایی فقط می گه تو قلب من زندگی میکنی؟ عشق نمی پرسه چرا دور هستی فقط میگه همیشه با من هستی؟ عشق نمی پرسه که دوستم داری فقط میگه دوستت دارم.
چشم من زندان نیست...برکه ی آب زلالی است که با اشک وجودت ساخته ای...و در این برکه خویش را خواهی دید...مژگانی زیبا...چشمانی آبی و لبانی که از ته دل میخند ...چشم من آینه ی روی تو است...و تو خود را خواهی دید