نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Osenwt

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,145
پسندها
18,545
امتیازها
55,873
مدال‌ها
25
  • #351
در گوش قاصدک خواندم
دوستت دارم ..
با هرم نفس هایم پرواز کرد
هوا پرشد از عطر دوست داشتنت
و من دوباره عاشقت شدم ...

#یاسمن_چراغی​
 
امضا : Osenwt

Osenwt

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,145
پسندها
18,545
امتیازها
55,873
مدال‌ها
25
  • #352

دلگیرترین دقیقه ی جمعه ات خواهد بود
زمانی که به یاد خواهی آورد
در اوج آسمان هفتم یاد کسی پرواز میکنی
که در قعر هفتمین طبق از زمین زندگی اش
تو را
یاد تو را
و تمام یادبود های تو را
به خاک سپرده ست...
چه غروب های که پرواز مرا
به سقوط کشاند
چه جمعه هایی که استقامت انتظار مرا
به شکست رساند
و چه عاشق پرنده ی پر و بال شکسته ای
که جمعه ای دیگر
باری دیگر
در انتظار ات ، پر پرواز خواهد گشود...
#علی_رجبی​
 
امضا : Osenwt

Osenwt

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,145
پسندها
18,545
امتیازها
55,873
مدال‌ها
25
  • #353

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی​
 
امضا : Osenwt

Osenwt

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,145
پسندها
18,545
امتیازها
55,873
مدال‌ها
25
  • #354
یادت هست پنج شنبه شب ها
من و پسرمان
سر تخت خواب و تمامیت
ارضی تو جنگ داشتیم؟!
یادت هست...
همیشه او بین ما میخوابید و مجبور
بودیم با چشم های نیمه باز..
هم را ببوسیم؟!
یادت نیست؟!
خب
حق داری..
اگر این ها اتفاق می افتاد حتما
یادت میماند!!
میدانم اینقدر هم فراموشکار نیستی
با وفا
.
#حامد_نيازى
 
امضا : Osenwt

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #355
‌‌
چکیده خــون شقــــایق به شــعر فریــادم
بیــــا ببین که خــــرابم ، ببین که آبـــادم

شروع فصل زمستان شروع دل تنگیست
دوبـــاره یخ زده دستم ، دوبــــاره ناشادم

به هر چه عطر تو دارد هنوز محتـــاجم
چگونه بی تو بســـازم منی که معتـــادم

جـــدایی و غــــم بی همدمی و آذرمـــاه
یکی شدند کـــه سست است پـــای بنیادم

تــو را اسیــر هوس ها نخـواستم ، رفتی
خدا نخواست که من نیـز تـــن نمی دادم

پس از تــو بـــا همه ی بندهای برپـــایم
همیـن که هست خــدایی ، همیشـه آزادم


‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #356
آن قَدَر حرف در این سینه تلنبار شده
که دلم مثنوی "مخزن الاسرار" شده

ترسم این است که انگشت نمایت بکنم
بس که در هر غزلم، اسم تو تکرار شده

ترسم این است که یکباره ببینم در شهر
خبر عاشقی ام، سرخطِ اخبار شده

رفتنت زلزله ای بود که ویرانم کرد
لحظه ها بعد تو، روی سرم آوار شده

رنگ روز و شب من هر دو سیاهست... سیاه
زندگی بعد تو عمریست عزادار شده
‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] S_G

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #357
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن
گاه میلغزد زبانم، بشنو و باور مکن!

گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری میتوانم... بشنو و باور مکن!

عشق اگر افسانه میسازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم، بشنو و باور مکن!

در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم" بشنو و باور مکن!

گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم، بشنو و باور مکن!

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #358
دلم_گرفته خدایا تو دلگشایی کن
من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ی ما بین و دلگشایی کن

دلی چو آینه دارم نهاده بر سر دست
ببین به گوشهء چشمی و خودنمایی کن

ز روزگار میاموز بی وفایی را
خدای را که دگر ترک بی وفایی کن

بلای کینه ی دشمن کشیده ام ای دوست
تو نیز با دل من طاقت آزمایی کن

شکایت شب هجران که می تواند گفت
حکایت دل ما با نِی ِ کسایی کن

بگو به حضرت استاد ما به یاد توایم
تو نیز یادی از آن عهد آشنایی کن

نوای مجلس عشاق نغمه ی دل ماست
بیا و با غزل سایه همنوایی کن



‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #359
‌ ‌‍‍
خدایا عاشقش کن تا بفهمد درد من را..
بفهمد روزگار غمگسار سرد من را..

خدایا عاشقش کن تا بداند عاشقی چیست..
بداند درد جسم و قلب عاشق از رخ کیست..

خدایا عاشقش کن تا زبان من بداند..
بداند تا سخن از نیش زخم خود نراند..

خدایا عاشقش کن تا دلش بی تاب باشد..
دو چشمش تا همیشه پر غم و بیخواب باشد..

خدایا عاشقش کن تا فقط آشفته باشد..
فقط درد دلش را با دو چشمم گفته باشد..

خدایا عاشقش کن نا صبور و اهل باشد..
برای من بدست آوردنش هم سهل باشد..

خدایا عاشقش کن تا بداند چشم به راهی..
بداند، تا بفهمد، تا کشد از سینه آهی..

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • #360
ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺎﺭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ

ﺩﻝ ﺑﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭽﮑﺲ

ﻣﻬﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﻓﺮﯾﺒﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﺍﺻﻞ ﻋﺸﻖ ﭼﯿﺴﺖ
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ℱℳℋ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
14
بازدیدها
2,600
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
9,269
پاسخ‌ها
52
بازدیدها
11,594
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
855

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا